جام الست

پاسخ گویی به شبهات سیاسی ، مذهبی

جام الست

پاسخ گویی به شبهات سیاسی ، مذهبی

جام الست

پاسخ گویی به شبهات سیاسی ، مذهبی

آدرس کانال تلگرام:
https://t.me/jamealasst

آدرس صفحه اینستاگرام:
instagram.com/mohammad_mahdi_mottaghi

نویسندگان

۴۷ مطلب توسط «محمد مهدی متقی» ثبت شده است

سلام علیکم
عرض ادب و خداقوت خدمت همه عزیزان

تلاش و مجاهدت همه شما برای آگاه سازی مردم و ایجاد شور و نشاط انتخاباتی قابل تقدیر می باشد.
ساعات شروع اخذ رای نزدیک است  به همین جهت به عنوان برادر کوچک شما توصیه هایی را خدمت شما بزرگواران عرض می کنم.

1- در ساعات اولیه رای گیری پای صندوق ها حاضر شوید.

2- خانواده و دوستان خود را برای شرکت در این  فریضه عبادی، سیاسی با خود همراه کنید

3- عزیرانی که به هر عنوانی در سیستم اخذ رای حضور دارند همه تلاش خود را برای برگزاری منسجم و قانون مند انتخابات به کار گیرند.

4- هنگام حضور در حوزه های  اخذ رای به هیچ عنوان با سایر مردم وارد بحث های سیاسی نشوید. چرا که نتیجه آن فقط تفرقه و متشنج کردن فضای انتخابات است.

5- تخلفاتی را که مشاهده می کنید هرچند کوچک به ناظرین شورای نگهبان اطلاع دهید.

6- ساکنین شهر اصفهان باید در سه انتخاب شریک باشند:  ریاست جمهوری( یک نفر) – مجلس شورای اسلامی (یک نفر) - شواری اسلامی شهر(13 نفر)

7- به اشخاصی رای دهید که اگر نان به ما نمیرساند لااقل نام وشرفمان را زیر پا نگذارد.

8- تا قطعی نشدن نتایج  انتخابات اخبار غیر موثق را نشر ندهید.

9- بعد از اعلام نتایج در صورتی که باب میل شما نبود به هیج وجه غمگین و یا عصبانی نشوید.چرا که  اگر ما وظیفه خود را بدرستی انجام داده باشیم در پیشگاه خداوند سربلندیم و آنچه پیش می آید تصمیم اکثریت مردم و مشیت پروردگار است.

امیدوارم نتیجه این انتخابات هرچه که هست قدمی ما به به ظهور سید و مولایمان حضرت مهدی (عج) نزدیک کند. و افرادی خدوم  و بازوانی قدرتمند برای ولایت فقیه برگزیده شوند.

💠 اللهم لا تُسَلِّطْ عَلَینا مَنْ لا یَرحَمُنا
       ✅ خدایا کسی را که به ما رحم نمیکند بر ما مسلط نکن

وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى
م.م.م

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۲:۵۴
محمد مهدی متقی

این روزها بسیار سوال میشود در انتخابات ریاست جمهوری به چه کسی رای می دهی. این که روی تعرفه ی رای ، اسم چه کسی را مینویسم بستگی به اتفاقاتی دارد که تا روز انتخابات رخ خواهد داد.

لکن یک موضوع قطعی وجود دارد.من به حسن روحانی رای نخواهم داد.

و برادرانه به هر شخصی که ذره ای به آینده این کشور اهمیت می دهد توصیه میکنم در ادامه کار با دولت تزویر و ریا شریک نباشد.

                                         
چرا یه روحانی رای نمی دهم ؟

🚫 به روحانی رای نمی دهم چون اینان با شعار چرخیدن چرخ اقتصاد در کنار چرخ سانترفیوژها آمدند ولی الآن نه چرخ اقتصاد میچرخد و نه چرخ سانترفیوژ.

🚫 به روحانی رای نمی دهم چون قلب راکتور اراک را چنان بتن ریزی کرده که تا  سالها ی سال برگشت پذیز نیست و برای بازسازی آن هزاران میلیارد  بودجه نیاز است .

🚫 به روحانی رای نمی دهم چون در چشم مردم نگاه می کند و به مردم دروغ می گوید. با شعار حل صد روزه مشکلات آمد و هر روز یک مشکل برای مردم درست کرد، یک روز گرانی آب و برق و گاز و نان و بنزین و میوه و لبنیات ، یک روز هم با حذف یارانه ها و مسکن مهر و سهام عدالت و ....

 🚫 به روحانی رای نمی دهم چون با شعار اعتدال و آزادی بیان آمد و هر روز به منتقدان توهین کرد و روزنامه های مخالف رابست.

🚫 به روحانی رای نمی دهم چون در دولت او کارخانه ها و کارگاههایی با 50 سال سابقه تعطیل ، و هزاران نفر بیکار شدند.

🚫 به روحانی رای نمی دهم چون بجای حل مشکل ریزگردهای خوزستان و دلجوئی از مردم  گفت  مردم دچار عذاب الهی شده اند.

🚫 به روحانی رای نمی دهم چون با شعار بازگرداندن عزت به پاسپورت ایرانی آمد ولی عربستان 500 نفر از حجاج بی گناه ایرانی را در منا کشت و به چند جوان ایرانی تجاوز شد ولی دولت تزویر در موضع ضعف و هراس بود ، اقتدار کشور و ملت را زیر سوال برد و اگر موضع مقتدرانه رهبری نبود عربستان اجساد شهدای منا را هم به ایران تحویل نمیداد. به سفیر قانونی ما در سازمان ملل هم پاسپورت ندادند .دانشجویان ما را از دانشگاه های اروپا اخراج کردند.

🚫 به روحانی رای نمی دهم چون عزت و اقتدار ایرانی بر باد رفت و دولت آمریکا پسر بچه 5 ساله ایرانی را باز داشت کرد. بدون هیچ موضع گیری از طرف دولت تزویر.

🚫 به روحانی رای نمی دهم چون رفقایش دوازده هزار میلیارد تومان پول صندوق ذخیره فرهنگیان راخوردند وآب از آب تکان نخورد.

🚫 به روحانی رای نمی دهم  چون حقوق بگیران نجومی 240 میلیون تومانی آبروی نظام و انقلاب را بردند و معاون دروغگوی او گفت اینها ذخایر انقلاب هستند .

🚫 به روحانی رای نمی دهم  چون دختر وزیر آموزش و پرورش دولت او  با تخلف های قانونی بسیار دست به واردات کالای خارجی میزند و تولید کننده ایرانی را  ورشکست میکند ولی تعزیرات دولت طی دو روز او را تبرئه میکند.

🚫 به روحانی رای نمی دهم بخاطر ذلت جدیدش در تصویب و اجرایی شدن سند خباثت آلود 2030 که کمترین  نتیجه آن انحراف کودکان معصوم و نابود شدن نسل آینده این کشور است.

🚫 به روحانی رای نمی دهم چون با شعار پویایی دانشگاه ها آمد و رشد علمی کشور را از یازدهم به شانزدهم رساند و این افت به شدت ادامه دارد و به سه هزار نخبه بورسیه کشور به دروغ تهمت تخلف زدند که واکنش شدید رهبر را در پی داشت.

🚫 به روحانی رای نمی دهم چون در دولت او  سیاستمداران دروغگو تر ، آقا زادهای دزدتر ، رانت خواری بیشتر ، جوانان بیکارتر رکوداقتصادی بی سابقه تر ، قاچاق وحشتناکتر ، پاسپورتها بی ارزشتر،  نجومی بگیران زیادتر ،  اختلاسها بیشتر ، توهین به ملت شرم آورتر شده است.

🚫به روحانی رای نمی دهم چون.....................................


وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى

م.م.م


 

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۸:۵۴
محمد مهدی متقی

 چگونه مدرس،که رضاشاه و سلطنتش راقبول نداشت چندین دوره نماینده مجلس شد؟
1- حضور  آیت الله مدرس در مجلس طبق قانون اساسی آن زمان و با معرفی و خواست علما برای جلوگیری از خود کامگی های شاهان قاجار وپهلوی بود. و حذف آیت الله مدرس از مجلس تا زمانی که رضا خان حکومت خود را تثبیت نمود در توان رضا خان نبود .

2- رضاخان  وقتی حاکم مطلق شد شروع به حذف مخالفین کرد و مجلسها انتصابی شد. رضاخان در طی برگزاری انتخابات مجلس هفتم، با مداخله آشکار در انتخابات و حذف آرای آیت الله مدرس، اجازه نداد آیت الله مدرس به مجلس راه یابد.وکار به جایی رسید که بعد از انتخابات آیت الله مدرس گفت: «من یک رای به خودم داده بودم رای خودم کو؟»

3- سپس آیت الله مدرس در ۱۶ مهر ۱۳۰۷ دستگیر و به دامغان و مشهد و سپس به خواف تبعید شد.
مدرس ۷ سال در خواف توسط مأموران زیر نظر بود و سپس از  خواف به کاشمر منتقل شد. در این زمان رضا شاه دستور قتل آیت الله مدرس را به رئیس شهربانی کاشمر داد ولی او به این کار تن نداد و در نتیجه این مأموریت به جهانسوزی، متوفیان و خلج واگذار شد. آن‌ها در شب ۱۰ آذر ۱۳۱۶ او را کشتند و جنازه را خاک کردند.

وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى

م.م.م

 وبلاگ جام الست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۶ ، ۲۳:۴۵
محمد مهدی متقی

 سوال : بسیاری از اطرافیان من بر این باورند که رهبری به عنوان شخص اول مملکت‌، در این شرایط که هر کسی به سهم خود اختلاس و دزدی از بیت المال مسلمین می‌کند؛ و بعضاً نام اشخاص معدودی از آنها فاش می‌شود، آن هم بر اساس اغراض سیاسی احزاب و گروه‌ها، باید وارد عمل شود و حداقل سکوت پیشه نکند. در پاسخ به این مسئله چه باید گفت؟

********************** 

پاسخ :

اما ما باید دقت کنیم و ابتدا با خودمان صادقانه بررسی کنیم که وقتی می‌گوییم: «دخالت رهبری»، حتی اگر پیامبر اکرم یا معصومین علیهم‌السلام باشند، یعنی چه؟!

*- آیا مانند سایت‌ها، یا برخی از نامزدهای انتخاباتی، یک فهرستی دست بگیرد و بگوید: آی مردم، فلانی و فلانی که اسم‌شان فاش نشده است را من به شما معرفی می‌کنم؟!

*- آیا به جای مجلس قانون تصویب کند به جای دولت کار قوه مجریه نماید به جای دستگاه‌های اطلاعاتی، تحقیق کند به جای قوه قضاییه و دستگاه دادگستری، خودش متهمین را دستگیر کند و سپس محاکمه و محکوم و مجازات نماید به جای بازرسی کل کشور، همه جا بازرسی کند و پرونده تخلفات را تشکیل دهد به جای رییس صدا و سیما، کارگردان و هنرپیشه بیاورد و فیلم و سریال بسازد به جای موسیقی‌دان‌ها آهنگ و ترانه درست و هنرمندانه و جهت‌دار بسازد به جای مدیریت نظام بانکی و بانک مرکزی وارد عملیات اقتصادی و جلوگیری از وام‌های کلان یا جابجایی دلارها بشود، به جای شهرداری‌ها وارد صحنه شود جلوی ارتشاء، قطع درختان، برج‌سازی‌های غیر اصولی و ... را بگیرد به جای دستگاه‌های اقتصادی و بازرگانی و گمرکات، واردات و صادرات و ... را کنترل کند و کنار هر پزشک جراح یک بازرس بگذارد که زیر میزی نگیرد هیئت علمی دانشگاه‌های دولتی و آزاد را در هر رشته‌ای انتخاب کند که شاهد این وضعیت نابسامان نگردیم و ... .

*- آیا اصلاً این کارها ممکن است؟ آیا نخواهند گفت که پس قانون اساسی، تعریف جایگاه‌ها و شرح وظایف و تشکیلات حکومتی یعنی چه؟! پس کی در این مملکت چه کاره است؟! آیا شالوده نظام از هم نمی‌پاشد و عرصه برای حمله گرگان خارجی و کفتارهای داخلی مساعد نمی‌گردد؟

*- آیا رهبری می‌تواند از آسمان یک تعداد نیروی صالح، متقی، متخصص و کارآمد بیاورد؟ آیا می‌تواند (یا عاقلانه است که) به جای مردم رییس جمهور و نمایندگان مجلس را که بازوهای مردمی رهبری هستند انتخاب کند؟ بعد از کجا انتخاب کند، از فرشتگان عرش، یا از همین مردم؟!

*- پس رهبری، رییس جمهور، رییس مجلس، رییس دادگستری، رییس بانک مرکزی، وزیر اطلاعات، شهردار تهران یا کلان‌شهر، رییس ستاد مبارزه با قاچاق و رییس گمرکات کشور نیست. بلکه ایشان رهبریِ نظام را بر عهده دارد، با تعاریف مشخصی که در قانون اساسی و قوانین فقهی و بدیهیات عقلی روشن است.

*- رهبری، نیاز کشور و نظام را می‌بیند و درست و کامل هم می‌بیند و به همراه تبیین و تشریح و تعلیم، به مسئولین و مردم منتقل می‌کند. رهبری به مردم می‌گوید: در انتخاب رئیس جمهور که دولت را تعیین خواهد کرد، بصیر باشند، به کسی رأی دهید که دارای چنین امتیازاتی باشد و یا چنین ضعف‌هایی نداشته باشد همین طور در انتخاب نمایندگان - حالا اگر مردم به هر دلیلی آن طور که باید رعایت نکردند، رهبری باید بیاید و عواقب انتخاب غلط یا دست کم غیر اصلح مردم را به دوش کشیده و جبران کند؟!

*- رهبری، به مجلس و به دولت خط مشیّ می‌دهدخطوط کلی سیاست داخلی و خارجی نظام را با توجه به اهداف و نیز شرایط حاکم بر کشور، منطقه و جهان را ترسیم و ابلاغ می‌کند مکرر می‌فرماید که این مذاکرات نتیجه‌ای ندارد، حالا یک عده دوست دارند که مدام بروند مذاکره کنند، خب حالا چه کند؟ همه را عزل کند؟!

*- گاهی بخش خُرد یا کلانی از اذهان عمومی مردم، به هر دلیلی، اعم از تبلیغات گسترده یا بی‌بصیرتی، فریب می‌خورند و جریانی - هر چند مقطعی - حاکم می‌شود و بالتبع رهبری نیز در برخی از امور، تحت فشار قرار می‌گیرد، خب حالا چه کند؟ مگر زمان رسول الله و امیرالمؤمنین و سایر معصومین علیهم‌السلام چنین نبوده است؟! البته ایشان نیز موافقت‌ها، انتقادها یا اعتراضات‌شان را بسیار صریح و باصدای بلند می‌گویند، تا جهت‌گیری و مطالبات مردم اصلاح شود.

*- رهبری، گاهی در جلسات خصوصی، حتی با تندی متذکر می‌شود گاهی در چارچوب قوانین از ابزارهای موجود استفاده می‌کندگاهی در تنویر افکار عمومی می‌کوشد تا مردم روشن شوند و با موضع‌گیری درست، کار را اصلاح کرده یا به اکمال رسانند گاهی حتی مستقیم به نیازها و مشکلات داخلی جامعه، از اقتصاد گرفته تا جمعیت و اصول لازم برای بهداشت و سلامت، تا سبک زندگی و ... اشاره می‌کند و البته در سطح سخنرانی یا نصیحت و تذکر هم نیست، بلکه تدوین سند چشم انداز است پیگیری و حتی دخالت در کلیات است و ... .

قطعاً رهبری هر کاری که بتواند می‌کند و اگر چنین نبود، این نظام، با این مشکلات داخلی و دشمنان خارجی یک روز هم دوام نمی‌آورد، چه رسد به این که به رغم همه ضعف‌هایش، رشد کرده و به قدرت، صلابت و استحکام امروزی برسد.

همیشه دقت کنیم که بازو و قوت رهبری، خود مردم هستند. و ما (دولت ملت)، نباید خدایی ناکرده کم‌توجه، کم‌بصیرت و کم همّت به رهنمودها و مطالبات ایشان باشیم و وقتی کار خراب شد، به جای آن که بفهمیم مشکل از کجاست و برای رفع آن اقدام کنیم، بگوییم: پس چرا رهبری دخالت نمی‌کند؟

 

منابع:

khamenei.ir

x-shobhe.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۹۵ ، ۲۰:۱۳
محمد مهدی متقی

 برخی می‌گویند در سالروز شهادت امام حسن عکسری (ع) – نهایت در آخر روزباید لباس نو پوشید، عطر زد و به امام زمان بابت تاجگذاری و آغاز امامت تبریک گفت. آیا باید چنین کرد؟

آن برخی، مستند بر حدیث و روایت و یا به حکم عقل و یا حتی مبتنی بر عادات گذشتگان صالح چنین می‌گویند، یا از خودشان ابداع کرده‌اند؟!

در هر حال اگر به سیره‌ی اهل بیت علیهم السلام توجه کنیم و یا حتی اگر به آداب و رسوم و فهم خودمان توجه کنیم، پاسخ کاملاً روشن است:

الف – فرض کنید پدر کسی از دنیا رفته باشد، یا کشته شده باشد و یا فرد والامقامی بوده و به فیض شهادت نایل آمده باشد. بعد عده‌ای در عصر یا غروب آن روز، خیلی خوشحال، مسرور، با لباس‌های رنگارنگ و دلی شاد و لبی خندان به خانه او روند و به پسرش بگویند: تبریک می‌گوییم که پدرت کشته شد و از دنیا رفت و تو جانشین و وصی او شدی؟! انصافاً صاحب عزا به آنها چه می‌گوید و یا اگر چیزی نگوید، چقدر دلش به درد می‌آید و به این افراد چگونه نگاه می‌کند؟

ب – همیشه فرض کنید که در زمان و معرکه حاضر هستید و در شب قدر، خبر شهادت امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام، رسماً اعلام و منتشر شده است؛ حالا اگر یک عده شاد و خندان بروند به امام حسن مجتبی علیه‌السلام تبریک بگویند، وصف‌شان چیست؟! نمی‌گویند یا دشمن علی (ع) بوده و بغض ایشان را در دل داشته که اکنون خوشحال است، یا کلاً خیلی  نادان است و یا ...؟

ج – وقتی پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، رحلت نمودند، امیرالمؤمنین، همسر و فرزندان ایشان علیهم السلام و پیروان صدیق چه کردند؟ آیا لباس نو پوشیدند و شاد و مسرور شدند و به جانشین ایشان تبریک گفتند؟!

وقتی سیدالشهداء، امام حسین علیه‌السلام در گودال قتلگاه به شهادت رسیدند، حضرت زینب علیهاالسلام چه کرد؟ بله، بدن امام را رها کرد و به سوی امام عصرش، حضرت سجاد علیه‌السلام شتافتند؛ اما آیا به ایشان تبریک گفتند و یا خیلی خوشحال عرضه داشتند: امام قبلی شهید شد و به شما آغاز امامت و یا به قول اینها تاجگذاری را تبریک می‌گویم؟!

د – در هشتم ربیع الاول که امام حسن عکسری علیه‌السلام به شهادت رسیدند، امام زمان علیه‌السلام در چه حال و احوالی بودند؟ آیا شاد بودند یا محزون و گریان؟! اکنون در سالروز شهادت پدر بزرگوارشان در چه حالی هستند و از شیعیان خود، پدر و اجداد معصوم‌شان چه انتظاری دارند؟!

آیا منتظرند که یک عده لباس نو بپوشند، خود را معطر کنند، گل و شیرینی پخش کنند و نزد ایشان رفته و عرض تبریک کنند؟!

ﻫ – بله، باید محضر ایشان مشرف شد، سلام گفت، تسلیت عرض نمود، و با ایشان بیعت (تجدید بیعت) کرد، آن هم با دل و چهره‌ای محزون و قلبی مغموم، نه این که مسرور تبریک گفت. تبریک و خوشحالی به چه؟ به این که امام حسن عکسری علیه‌السلام به شهادت رسیدند؟!

آیا اگر امام زمان علیه‌السلام حاضر بودند و می‌شد که به در خانه‌ی ایشان بروند، چه می‌کردند؟ شاد و مسرور می‌رفتند و تبریک می‌گفتند؟!

پس اجازه ندهیم که این خرافات را ترویج کنند. امام علیه‌السلام، شیعیانی عاقل، بصیر، هوشیار، اهل ولایت و دشمن شناس و تابع می‌خواهند.

منبع: ایکس شبهه دات کام

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۵ ، ۱۵:۱۸
محمد مهدی متقی

پاسخ به دو سؤال پیرامون تفأل و استخاره

 1-تفاوت استخاره و تفأل چیست؟


استخاره با قرآن را برگرفته از روایات دینی و سنت اولیا و علما و امری شرعی خواند و گفت: استخاره در دین مبین اسلام جزو یکی از احکام فرعی به شمار می آید و در روایات مختلف اسلامی به آن اشاره شده است.


استخاره یعنی "از خداوند طلب خیر کردن" و اگر یک فرد مسلمان در شرایط تصمیم گیری قرار گرفت و همه راههای عقلانی و مشورتی را بررسی کرد و نتوانست به تصمیم نهایی برسد و بر سر دوراهی قرار گرفت آن وقت می تواند اینجا نسبت به تصمیمی که می خواهد بگیرد استخاره کند.

 استخاره در میان علما و مراجع جزو رسومات شرعی است البته به شرط اینکه آنکسی که می خواهد این کار را انجام دهد صلاحیت عقلی و اخلاقی و دینی داشته باشد و آن فرد مراجعه کننده نیز راههای عقلی و مشورتی را انجام داده باشد و در صورت قرار گرفتن در دوراهی تصمیم گیری از طریق قرآن از خداوند طلب خیر کند.


تفأل زدن با استخاره فرق می کند متأسفانه مفهوم استخاره در میان بسیاری از مردم درست تبیین نشده و گاهی افراد تفأل را با استخاره یکی می دانند در حالیکه تفأل یعنی فال گرفتن و از آینده خبر گرفتن و این با استخاره متفاوت است.

افراد شیاد و کاسبکار با سوءاستفاده از ساده اندیشی برخی مردم دست به کارهایی مثل تفأل زدن به برخی از جداول، دعانویسی و ... می کنند، گفت: این افراد موارد خرافی را وارد مباحث دینی می کنند و برای کسب درآمد دست به استخاره با قرآن نیز می زنند که اصلا درست نیست و این افراد اصلا صلاحیت و شایستگی این امر را ندارند .

 

2- آیا تفأل زدن یک امر شرعی می باشد؟؟

پیامبر (ص) فال نیک را دوست مى‏ داشت، به خاطر آن بود که انسان هر گاه امیدوار به فضل پروردگار باشد در راه خیر گام برمى ‏دارد و هنگامى که امید خود را از پروردگار قطع کند، در راه شر خواهد افتاد و فال بد زدن مایه سوء ظن و موجب انتظار بلا و بدبختى کشیدن است.


اما در مورد فال بد که عرب آن را" تطیر" و" طیره" مى ‏نامد، در روایات اسلامى- همانطور که گفتیم- شدیدا مذمت شده، همانطور که در قرآن مجید نیز کرارا به آن اشاره گردیده و محکوم شده است « مانند سوره یس آیه ۱۹ سوره نمل آیه ۴۷ » از جمله در حدیثى مى خوانیم که پیغمبر ص فرمود: "الطیرة شرک؛ فال بد زدن (و آن را مؤثر در سرنوشت آدمى دانستن) یک نوع شرک به خدا استو نیز مى ‏خوانیم: که اگر فال بد اثرى داشته باشد، همان اثر روانى است، امام صادق ع فرمود: (فال بد اثرش به همان اندازه است که آن را مى‏ پذیرى، اگر آن را سبک بگیرى کم اثر خواهد بود و اگر آن را محکم بگیرى پر اثر، و اگر به آن اعتنا نکنى، هیچ اثرى نخواهد داشت.)


بنابر مطالب نقل شده می توانیم بفهیم که راه صحیح چگونه است. اگر استخاره با قرآن سبب امید انسان برای اقدام و حرکت است، می توان آن را نیک دانست اما جایی که تفال زدن، بتواند به یاس و سستی در کار منجر شود، قطعا درست نیست. شاید به همین دلیل در روایات، از تفأل به قرآن نهی شده باشد:


عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لا تَتَفَأَّلْ بِالْقُرْآن؛حضرت صادق علیه السلام فرمود: بقرآن تفأل نزن.


البته یک احتمال دیگر در وجه منفی تفال به قرآن این است که کسی تصور کند، با این کار از آینده مطلع می شود. و با توجه به اینکه چنین تفالی، حقیقتا علمی به آینده حاصل نمی کند، شخص نسبت به قرآن بدبین می شود. و تصور می کند که قرآن فلان گونه بیان کرده در حالی که رخ نداده است.

بنابراین برای پناه بردن به قرآن، باید به شناخت آن چنگ زد! نه اینکه صفحات قرآن را ملاک فال زدن قرار دهیم.

 

منابع:

 

1-     گفتگوی خبر گزاری مهر با حجت الاسلام احمد شرفخانی معاون فرهنگی سازمان اوقاف و امور خیریه

2-     تفسیر نمونه، ج‏۶، ص: ۳۱۷.

3-     سفینة البحار جلد دوم صفحه ۱۰۲.

4-     تفسیر نمونه، ج‏۶، ص: ۳۱۸.

5-     الکافی، ج‏۲، ص۶۲۹.

6-       الکافی، ج‏۲، ص۵۹۹.

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۹۵ ، ۰۲:۲۲
محمد مهدی متقی

سلام

در این مطلب سعی دارم چند مورد از شبهات بی اساس در مورد واقعه عاشورا رو بررسی کنم.

نکته اول: ایا کودک شیرخوار اب می خورد و گردن دارد؟

ابتدا باید خدا را شکر کرد که دشمنان اهل بیت(ع) را از احمقان قرار داده است حضرات انگار در عمرشان نوزاد ندیده اند.

اولا :وقتى أصحاب امام حسین و تمام نزدیکانش به شهادت رسیدند و جز پسرش علىّ زین العابدین (ع) و فرزند شیرخواره کسی باقی نماند فرزندی که مادر به دلیل نبود اب شیری ندارد که او را تغذیه کند و کودک ازتشنگی و گرسنگی دست و پا میزند. بله کودک شیرخوار اب می نوشد. زمانی که هوا خیلی گرم است یا نوزاد تب دارد در این صورت اشتهایش کم می‌شود و بهتر است در روز چند مرتبه به میزان کم به او آب بدهید تا بدنش دهیدراته نشود یعنی آب بدنش از بین نرود.

http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=163849

ثانیا: افاضه فرموده اند سر نوزاد به بدنش چسبیده!!!در صورتی میشود پذیرفت که نوزاد، ناقص الخلقه باشد و نوع خاصی از بیماری در او باشد که افراد بدون گردن به دنیا آمده و مثل پروانه سرشان چسبیده به تنه هست!!! وگرنه هر نوزاد سالمی به تناسب جثه دارای گردن است و قرار نیست بعدا در طول رشد گردنش جوانه بزند!!!و از تنه جدا شود .تنها تفاوت در توانایی نگه داشتن سر است که به طور میانگین و به تناسب جثه نوزادان از پایان ماه اول کم کم شروع به گردن گرفتن و نگه داشتن سر می کنند لذا در حدود 6ماهگی تا  زیادی این امر صورت گرفته و کودک کمابیش قادر به نگه داشتن سر خواهد بود.و گردن به خوبی قابل تمایز است.

نکته دوم: فاصله تیر اندازی حرمله و چرا خود امام (ع) هدف تیر قرار نگرفت؟

اولا: امام وقتی با اهل حرم خداحافظی می کرد متوجه تشنگی بی امان علی اصغر شد زیرا نه مادرش شیر داشت و نه هیچ شتری که آنجا بود، برخی از مقاتل گویند که امیدی به زنده ماندن این بچه نبود چون از شدت گرسنگی و تشنگی دست و پا می زد. شاید امام اندک امیدی داشت که دشمن از سر رحم این بچه را سیراب کنند، شاید هم به خودشان بیایند و عمق جنایتی را که می کنند ببینند، شاید هم برای بیدار شدن برخی از دلها این کودک را میان لشگر دشمن برد.(معالی السبطین،ج 1: 423، محدثی)

بله ایشان به میان  لشگر دشمن رفتند پس دویست متری در کار نیست.

وقتی حضرت میان لشگر دشمن رفت چون شمشیر نکشیده بود، همه می دانستند که الان سر جنگ ندارد و می خواهد چیزی بگوید یا نشان دهد، بعد از اینکه علی اصغر بر دست حضرت بالا رفت و سرش مقداری به عقب افتاد، لشگریان دست و پا زدن این بچه را دیدند و مبهوت ماندند، عمر سعد متوجه بهت لشگر شد و دستور را صادر کرد و از آنجایی که حضرت خیلی به لشگر نزدیک شده بود تا بی امانی بچه را ببینند امکان دارد حرمله 10 متر با حضرت فاصله داشته باشد و او از تیر سه شعبه استفاده کرد که عرض بزرگ تیر سبب اصابت به هدف کوچک شود.

ثانیا: بله دشمن امام (ع) خونخوار و سنگدل است.در ان موقع هم بحث استراتژی جنگ نبود چون فردی که تنها مانده و یارانش کشته شده اند. و هزاران نفر برابرش صف کشیده اند. قطعا کشته خواهد شد.آیاشما بعید می دانید دشمن خونخوار و کینه توزی که برای نشان دادن هر چه بیشتر بغض و دشمنی خود بعد از اتمام چنگ بر بدن امام حسین(ع) و یارانش اسب می تازد و خیمه ها را غارت و آتش می زند ، زنان و کودکان را بی رحمانه کتک می زند در همین راستا برای آزار هر چه بیشتر امام حسین (ع)، نخست فرزند شیرخوار او را را  به قتل برساند.

 

نکته سوم: ایا امام حسین (ع) و یارانشان تشنه بودند ؟پس چرا چاه حفر نشد؟

اولا:مسأله تشنگی امام حسین علیه السلام از مسلمات است و یک مسأله یقینی و قطعی است  تردیدی در آن نیست.

اما در مورد کتاب غم نامه کربلا که همان ترجمه لهوف ابن طاووس است  صفحات 14-29-63-78 را  مطالعه کنید. که اشاره به تشنه لب شهید شدن امام حسین(ع) دارد.

http://dl.faraghlit.com/Book/lohouf/lohuf-Gham%20Name%20karbala-Motarjem%20Eshtehardi-Faraghlit.com.pdf

کتابهای تاریخی که در مورد تشنگی امام  حسین (ع) در زمان شهادت سحن گفته اند عبارتند از:

کامل الزیارات، 131؛ وسائل الشیعة، 3/282 و 25/278؛ مستدرک الوسائل، 10/237 و 10/239.البدء و التاریخ، 6/11؛ الاخبار الطوال، 258.

 

ثانیا: بر فرض پذیرش این که آب در حد چهار یا پنج متر عمق زمین وجود داشته باشد –- شما صورتی را فرض کنید که تعداد محدودی با خانواده در محاصره شدید و سخت دشمن باشند، دشمنی که از گرفتن آب از نهر جلوگیری می کند طبعاً از حفر چاه نیز به طور جدی تر جلوگیری خواهد نمود، علاوه بر این که زمین کربلا ماسه زار است و کندن آن بسیار سخت و هرچه از آن حفر کنید دوباره پر می شود و این کار بسیار مشکل است.

در عین حال با هر زحمتی هم که بود اصحاب امام (ع) چاه کندند هم چنان که ابن زیاد در نامه اش به عمر سعد به آن اشاره می کند و می گوید: اما بعد، به من خبر رسید که حسین و بچه هایش آب می خورند و چاه حفر نمودند ... زمانی که نامه ام به تو رسید تا می توانی آنها را از کندن چاه ممانعت کن و بر آنها سخت بگیر و اجازه نده که از آب فرات قطره ای بنوشند ...

 

نکته چهارم: اتهام دزدی به شخصیتی چون حسین (ع)

ایا امام حسین(ع) در جنگ ایران شرکت داشتند؟

اولا: آنچه در کتب تاریخ آمده است مصادره اموال کاروان تجاری یزید یک بار توسط امام حسین (ع) انجام گرفت و آن در مسیر راه عراق بود که کاروانی تجارتی از یمن به سوی شام می‏رفت و برای یزید، اجناس قیمتی می‏برد. وقتی امام حسین(ع) در منزلگاه تنعیم به آن کاروان برخورد کرد، کالاهای آن را مصادره کرد تا راه برای وابستگان به یزید، ناامن شود. به افراد کاروان هم فرمود: هر کس بخواهد با ما به عراق بیاید، کرایه کاملش را خواهیم داد و با او رفتار خوب خواهیم داشت و هر کس هم بخواهد جدا شود، کرایه‏اش را تا اینجا می‏پردازیم. برخی جدا شدند، بعضی هم همراه امام آمدند. حضرت با این شیوه هم ضربه اقتصادی به حکومت یزید زد و هم از افراد دشمن، جذب نیرو کرد. (تاریخ طبرى، ج4، ص 289؛ حیاةالامام الحسین، ج3، ص 59؛ کامل، ابن اثیر، ج2، ص 547)

 

اما در رابطه با دلیل و حکمت این کار باید بگوئیم که بعد از عهد شکنی معاویه در اعلام ولایت عهدی فرزندش یزید (که بر خلاف مفاد صلح نامه امام حسن مجتبی و معاویه بود)، امام حسین (ع) حکومت یزید را نامشروع دانسته و وظیفه خود را مخالفت و قیام در برابر آن می دانست و از همان روزهای نخست حکومت یزید حرکت اعتراضی خود را آغاز کردند و به مکه رفتند. بعد از اینکه مأموران یزید در صدد بودند با هتک حرمت مکه و بیت الله آن حضرت را به قتل بر سانند، حج خود را ناتمام گذاشته و مکه را به قصد عراق ترک کردند. در این زمان مبارزه بین امام و مأموران مخفی یزید شروع شده بود. در منزل تنعیم که بعد از مکه در مسیر عراق قرار گرفته است امام در راستای مبارزه خود دستور مصادره اموال کاروان یزید را صادر کردند و با این کار خود عدم مشروعیت یزید را عملاً به همگان اعلام نمودند.

البته لازم است به این نکته هم توجه نمائید که در کتبی همانند "ارشاد"سخنی از مصادره اموال نیست و فقط آمده است که امام در منزل تنعیم شتران این کاروان را اجاره کرده بود.

 

ثانیا:

1. اعتبار یک منبع تاریخی یا روایی به این معنا نیست که تمام مطالب ذکر شده در آن صد در صد قطعی و مورد تأیید است. تاریخ طبری نیز از این قاعده مستثنا نیست. ثانیاً: علاوه بر این، خبر فوق در منابع شیعی وجود ندارد.

2. برخی از راویان، راوی این خبر یعنی علی بن مجاهد را توثیق نمی کنند. یحیی بن معین، یحیی بن ضریس، علی بن حسن هسنجانی دریاره وی می گویند او کذاب و جاعل است.

3. بر فرض صحت خبر شرکت امام حسن و امام حسین (ع) در چنین نبردی؛

الف: آنان اگرچه جزو مخالفان حکومت خلفای سه گانه بودند، اما این بدان معنا نیست که امام علی (ع) و فرزندان و علاقه مندانش از حوادث و رخدادهای جامعه به دور باشند و به قوانین شهروندی پای بند نباشند.

ب: بر فرض صحت چنین خبری، شرکت آنان در این نبرد همراه دیگر نیروهای رزمنده می توانست جنبه فرهنگی داشته باشد؛ یعنی آنان به عنوان سرباز در کنار دیگر نیروهای سپاه اسلام تعدیل کننده نیروهای رزمنده از تعرض های بی جا و بی مورد هنگام ورود به شهرها در برخورد با جان و مال مردم باشند.

ج: در کدام تاریخ ثبت شده است که نیروها و سربازان ایران به دست آن دو امام کشته شده اند.

 

نکته پنجم:ایه خواندن یزید برای بازماندگان کربلا.نظر دختر امام حسین(ع) در مورد یزید.

اولا: انکسی که ایه خواند معاویه نبود بلکه یزید بود. در جهل یاوه  گویان همین بس که فرق یزید و معاویه را نمیدانند اصلا معاویه در زمان شهادت امام حسین(ع) زنده نبود .

در این مورد به پاسخ شخص امام زین العابدین(ع) اکتفا می کنم.

حدیث می‌خوانیم: هنگامی که امام علی بن الحسین ـ علیهم‌السلام ـ را با غل و زنجیر وارد مجلس یزید کردند، یزید رو به امام کرد و آیه سوره شوری را خواند: «ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ» و می‌خواست چنین وانمود کند که مصائب شما خانواده نتیجه اعمال خودتان است و از این طریق زخم زبان بزند، اما امام فوراً کلام او را نفی کرد و فرمود: «کلا ما نزلت هذه فینا، اِنّما نُزلت فینا: «ما اصاب من مصیبةٍ فی الارض و لا فی انفسکم الا فی کتاب من قبلِ اَنْ نَبْرَأها؛ چنین نیست، این آیه درباره ما نازل نشده است، آن‌چه درباره ما نازل شده است، آیه دیگری است که می‌گوید: هر مصیبتی در زمین یا وجود شما رخ دهد، پیش از آفرینش شما در لوح محفوظ ثبت شده است ( و فلسفه و حکمتی دارد)».

ثانیا:

یزید لعین دختری به نام عاتکه داشت. وی نیز پرسید سکینه دختر امام حسین علیه‏السلام کدام یک از شمایید؟ سکینه فرمود: منم دختر آن کسی که او را در عوض کفّار بدر و حنین کشتید. وای بر تو ما را استهزا می‏کنید و شماتت می‏نمایید. دختر یزید لعین گفت:
من عاتکه دختر یزیدم، صاحب عزّت و دولتم، و اهل حق و دیانتم سکینه علیه‏السلام فرمود: تو کسی هستی که پدر ستمگرت به کشتن آل محمّد صلی الله علیه و آله فخر می‏کند و مادرت نیز تمکین غلام خود را کرد، پس بر تو و بر او لعنت خدا باد!
دختر یزید لعین از این پاسخ گویا سنگ بر دهانش خورد.


نکته ششم: چرا امام حسن(ع) قبام نکردند ولی امام حسین(ع) قیام کردند؟ایا هدف امام حسین (ع) سلطه جویی بود؟

اولا :جواب سوال اول را از لینک زیر مطالعه کنید:

http://hajj.ir/43/12406

ثانیا: اگر هدف امام حسین (ع) سلطه جویی بود جان خود و خانواده اش را فدا نمینمود و با لشگری اندک به جنگ هزاران نفر نمیرفت.

امام حسین ۵ انگیزه مهم از قیام عاشورا داشتند.مهم ترین انگیزه و هدف ایشان حفظ دین بوده که در راس همه امور است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۹۵ ، ۰۳:۱۸
محمد مهدی متقی

حسین چراغ هدایت است.

پس هدایت مهم ترین درس عاشوراست. امام حسین (علیه السلام) خیلی تلاش داشت تا روز عاشورا عده ای هدایت شوند. در مسیر خود به خیمه عبیدالله حرّ جوفی رفت، به خیمة زهیر رفت، با عبدالله بن مطیع صحبت کرد، هر کسی را می دید سعی می کرد نصیحت کند، روز عاشورا خیلی نصیحت کرد، خیلی موعظه کرد تا شاید اثر کند، یک نفر هم یک نفر است که به آنها ملحق شود.

عصر عاشورا وقتی صدای هل من ناصر اباعبدالله (علیه السلام) بلند شد؛ هدفش باز هم هدایت بود. بعضی نقل کرده اند دو جوان در سپاه ابن زیاد یکی به نام سعد و دیگری به نام ابوالحتوف، نگاهی به هم کردند گفتند: حالا برویم به امام حسین بپیوندیم -همه یاران امام کشته شده بودند و آخرین نفر خود امام حسین مانده بود- این دو جوان آمدند به امام پیوستند و شهید شدند. بالاخره اثر دارد هدایت هدف اصلی است.

راز کشته نشدن بعضی از دشمنان امام حسین علیه السلام

امام سجاد (ع) می‌گوید روز عاشورا، پدرم را دیدم که به دشمن حمله می‌کرد،  ولی در آن درگیری، بعضی از افراد دشمن را با این که زیر شمشیر او قرار می‌گرفتند، رها می‌کرد و نمی‌کشت
راز این موضوع را نمی‌دانستم هنگامی که به مقام امامت رسیدم، فهمیدم آن کسانی را که پدرم نمی‌کشت، در نسلشان شخصی که ما اهل بیت را دوست بدارد وجود داشته و پدرم برای حفظ آن دوستِ ما، پدر را نمی‌کشت
_____________________
داستانهای شنیدنی از چهارده معصوم، ص۸۴ به نقل از معالی السبطین، ج۲، ص۳۱

 

 دو بار امام عمر سعد را نصیحت نمود

یکی ششم محرم که یک طرف عمر سعد، پسرش حفص و غلامش و طرف دیگر اباعبدالله الحسین 0علیه السلام) ، اباالفضل العباس (علیه السلام) و علی اکبر (علیه السلام) ؛ درمقابل هم نشستند. اباعبدالله به عمر سعد فرمود:

یا عمر اِتّق الله ولا تُشارک فی دَمی

پسر سعد از خدا بترس و در قتل من شرکت نکن؛ چرا در قتل من شرکت می کنی؟ عرض کرد: یابن رسول الله، من اگر در قتل شما و در این جریان شرکت نکنم ضربه می بینم. فرمود:

چه ضربه ای می بینی؟

گفت: خانه ام را از من می گیرند. فرمود:

من به تو خانه می دهم.

گفت: تجارت و کاسبی ام تعطیل می شود و باغم را از من می گیرند.

فرمود: من به تو باغی می دهم.

گفت: آقا زن و بچه ام امنیت شان را از دست می دهند. فرمود:

من به تو امنیت می دهم، من به آنها مأمن می دهم.

گفت: آقا اصلاً این حرف ها نیست، حکم فرمانداری ری به اسم من خورده اگر در این جریان شرکت نکنم ری به من نمی رسد. اباعبدالله (علیه السلام) فرمود:

قبول داری من فردی صادق هستم؟

-عمر سعد امام حسین را می شناخت، می دانست اینها چه کسانی هستند. خودش گفت:

والله انی اعلم حرکت أذی اهل البیت

به خدا قسم می دانم آزار این ها حرام است، جایز نیست

فرمود: اگر در قتل من شرکت کردی به ری نمی رسی.

امام حسین جملة خیلی زیبایی دارد، که امام صادق (علیه السلام) در حدیثی به آن اشاره می کنند. ایشان می فرمایند: شخصی به امام حسین نامه ای نوشت، گفت:

یَابْنَ رَسُولَ اللهَ، عِظْنِی بِحَرفَیَن

دو کلمه مرا نصیحت کنید. -نصیحت باید کوتاه باشد که زود اثر کند- حضرت برایش نوشت:

مَنْ حاوَلَ أمْراً بِمَعْصِیَهِ اللهِ کانَ أفْوَتَ لِمَا یَرْجو وَأسْرَعْ لِمَجِسءِ مَا یَحْذَرُ

هر کس تلاش کند از راه گناه به هدفی برسد در آخر به آن هدف نمی رسد.

1- امیدش ناامید می شود.

2- از هر چه می ترسد زودتر به سرش می آید.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۹۵ ، ۰۳:۰۲
محمد مهدی متقی

                                   

روزه دارای فواید و برکات مختلف در ابعاد فردی و اجتماعی است.

 امام صادق (ع) :

روزه به این دلیل واجب شده است که میان فقیر و غنی مساوات برقرار گردد، و این به جهت آن است که غنی طعم گرسنگی را بچشد و نسبت به فقیر ادای حق کند؛ چرا که اغنیا معمولاً هر چه را بخواهند برای آنها فراهم است، خدا می خواهد میان بندگان مساوات باشد، و طعم گرسنگی و درد و رنج را به اغنیا بچشاند تا آنان به ضعیفان و گرسنگان رحم کنند.

"من لایحضره الفقیه، ج2،ص73"

امام صادق (ع) در این حدیث به یکی از آثار اجتماعی روزه پرداخته اند و به روشنی پاسخ شبهه افکنان را داده اند . چرا که اغنیا هر زمان اراده کنند با امکانات خود نیازهایشان از جمله گرسنگی را برطرف می کنند ، اما در روزه امکانات آنها موثر نیست و باید سختی و فشار گرسنگی را اجبارا بچشند .

این تجربه عملی موجب می شود روزه دار با گرسنگی و تشنگی موقت ، عاطفه اش شکوفا شده و موقعیت گرسنگان و مستمندان را بهتر درک کند و مسیری در زندگی او باز شود که حقوق زیردستان را ضایع نکرده و از دردهای محرومان غافل نباشد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۵ ، ۰۶:۱۷
محمد مهدی متقی



دکتر ژان فرموزان در باره فواید روزه داری چنین می گوید:

در آغاز روزه داری، زبان باردار است، عرق بدن زیاد می شود، دهان بو می گیرد، گاه آب بینی را می افتد و همه، علامت شستشوی کامل بدن است. پس از سه، چهار روز، بو برطرف می شود، اسیداُوریک ادرار کاسته می شود و شخص احساس سبکی و خوشی خارق العاده ای می کند و در این حال اعضا هم استراحتی دارند.


 دکتر کارلو :

روزه ای که اسلام واجب کرده، بزرگترین ضامن سلامتی بدن است.


دکتر کارل (فیزیولوژیست بزرگ فرانسوی) می گوید:

لزوم روزه داری در تمام ادیان تأکید شده است. در روزه ابتدا گرسنگی و گاهی نوعی تحریک عصبی و بعد ضعف احساس می شود، ولی در عین حال کیفیات پوشیده ای که اهمیت زیادی دارند، به فعالیت می افتند و بالاخره تمام اعضا مواد خاص خود را برای نگهداری و تعادل محیط داخلی و قلب قربانی می کنند.


دکتر بندیکت :

در این مدت (ایام روزه) در ترکیب خون، هیچگونه اخلاطی به هم نرسیده و آن نوری که در بعضی از روزه داران دیده می شود، یک حالت جوانی و نشاطی است که برای روزه داران رخ می دهد.


کلنل درورشا (روانشناس) :

روزه موجب حالت جزبه روحی می شود.


شهید دکتر پاک نژاد :

در ظرف مدت یک ماه روزه داری، آدمی دارنده یک بدن تازه تعمیر شده و آزاد گردیده و از قید و بند سموم رها شده است.


دکتر اتوبو خنگر در کنگره پزشکی بغداد :

شخص روزه دار با سوزاندن رسوبات بیمارگونه و چربی های زائد بدن، کوره متابولیسم خود را می افروزد. در مدت پنجاه سال که از تأسیس کلینک اتوبوخنگر می گذرد، بیش از پنجاه هزار بیمار در این کلینیک، توسط روزه درمان شده امد.دانستن فلسفه احکام، سبب معرفت و شناخت بیشتر نسبت به دین می گردد و همین شناخت، باعث تقویت اعتقاد و ایمان انسان خواهد شد.


تذکر مهم: اگر هدف از روزه این باشد که مثلاً روزه بگیرد تا در چاقی و لاغریش اثر کند، و یا در قند و چربی خونش و ... مؤثر واقع شود، این روزه نزد خداوند سبحان ذره ای ارزش و ثواب ندارد و چه بسا موجب خشم و غضب خداوند گردد و او را به عذاب الهی مبتلا سازد. بر همین اساس حضرت علی (ع) فرمودند: با اخلاص (عمل را فقط برای خشنودی خداوند انجام دادن) کارهای انسان نزد خداوند قبول می شود.(غررالحکم، ص 432).

بنابراین وظیفه یک فرد مسلمانی که می خواهد روزه بگیرد و یا عمل واجب و مستحبی را انجام دهد، آن است که بگوید:«خدایا! می دانم تو حکیمی و تمام دستوراتت برای خیر و سعادت ما است، و می دانم این عمل فوائد زیادی برای من و حتی جامعه دارد، ولی من این عمل را فقط برای رضایت و خشنودی تو انجام می دهم».و لازم نیست اینها را به زبان بگوید، بلکه در دلش چنین نیتی داشته باشد، کافی است.

کسانی که دلشان به حال مردم می سوزد و دوست دارند جوانان این مرز و بوم، جوانانی سالم از نظر روحی و جسمی باقی بمانند، راهی ندارند جز آنکه دلهای پاک جوانان را با دستورات حیاتبخش اسلام عزیز آشنا سازند و مسائل اسلام را با استدلال و منطق برای آنان بیان نمایند.

برادران و خواهران عزیر بدانند که آنچه درباره فلسفه احکام گفته می شود، قسمتی از علت احکام می باشد و الا ذهن ما توان درک حقیقت و تمام علت احکام را ندارد، زیرا علم ما در برابر علم بی نهایت خداوند علیم و ائمه اطهار (ع) نا چیز است. بر همین اساس،رسول گرامی اسلام (ص) می فرماید:«در روزه آنقدر فایده هست، که قابل شمارش نیست».

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ خرداد ۹۵ ، ۰۵:۲۴
محمد مهدی متقی