چرا با ملت اسرائیل دوست نیستیم؟؟
شاید بسیار شنیده باشید سؤالاتی هم چون: موضوع فلسطین به ما چه ارتباطی دارد؟! / چرا با وجود تمامی گرفتاری ها و مشکلات داخلی بازهم باید به فکر مسأله فلسطین باشیم؟! ما با دولت اسراییل مشکل داریم پس چرا با ملت اسرائیل دشمنی می کنیم؟
اما بسی جای تعجب دارد که برخی افراد در داخل کشور، سعی در القای شک و شبهه در این موضوع اساسی جهان اسلام بلکه بشریت دارند و با طرح سؤالاتی نامربوط و بی اساس می کوشند که اذهان جامعه مسلمان ایران را از این مسأله مهم دور سازند.
1- ما بعنوان یک مسلمان وظیفه داریم از هم کیشان و هم مذهبان خود درمقابل دشمنان مشترک، سکوت را جایز ندانسته و از آنها دفاع نماییم.
دین اسلام،
دین رحمت و عطوفت و حمایت بین دوستان است و گرایشات قومی و نژادی و گروهی درآن راه
ندارد. پس سخن به میان آوردن از اینکه ما ایرانی هستیم و منازعه بین عرب و عجم
مسبوق به سابقه بوده و مارا چه به حمایت از اعراب؛ کاملاً مردود است.
در
قرآن خدا آمده است: «محمّداً رسول الله الذین معوا اشداء علی الکفّار رحماء
بینهم»(فتح/29) که این آیه اشاره مستدل و مستقیم بر وحدت و یکپارچگی و مهربانی با
هم کیشان و هم مسلکان و برخورد شدید و قاطع با کفار و ظالمان داشته و دارد که
مصداق عینی "الکفّار" در جهان امروزی آمریکا و اسرائیل غاصبند.
2- هویت ملّی ایرانیان درتضاد آشکار با موجودیت اسرائیلیان قرار دارد بطوریکه هیچ وجه اشتراکی فی مابین ما و آنها وجود نداشته و ندارد.
عقاید،
افکار، آداب، سنن، اندیشه، اعتقادات، نگرش و دریک کلام منافع ایران و اسرائیل در
برابر هم قرار دارند که این امر نیز لزوم مبارزه با آنها را دوچندان می کند.
بعنوان
مثال؛ ترویج ایران هراسی و نشان دادن چهره ای موحش از ایران و ایرانی در نزد افکار
عمومی بین الملل؛ ترور ناجوانمردانه دانشمندان هسته ای جمهوری اسلامی؛ تجهیز و
تعلیم گروهک های ضد انقلاب در جهت اقدامات خرابکارانه در ایران و قربانی کردن
هموطنان بی گناه و هم چنین جای دادن فرقه ها، گروه ها و سازمان های معاند و مخالف
با مردم و نظام اسلامی ایران؛ تنها گوشه ای از فعالیتهای این رژیم درجهت ضدیّت با ملت
و نظام جمهوری اسلامی است که می توان به آنها اشاره کرد.
علت اصلی دشمنی با ما رژیم غاصب و جلاد اسرائیل در یک کلمه این است که اساساً یک کشور یا دولت نیست و فقط برای "دشمنی با مسلمانان" تأسیس شده است. فقط یک پایگاه نظامی صهیونیسم بینالملل، برای تصرف اراضی و سرمایههای مادی و معنوی خاور میانه است. پس هر عاقلی، با دشمن خود، دشمن است.
علت دشمنی بین مردم ایران و اسراییل:
تاریخ گواهی می دهد ساکنان اسرائیل از نقاط دیگر جهان به سرزمین فلسطین آمده اند و در یک فرایند غیر متعارف، کشوری به نام اسرائیل را شکل داده اند، تردیدی نیست و بازگشت سرزمین های اشغالی به صاحبان اصلی اش، آرمانی غیر قابل اغماض در جهان اسلام به شمار می رود.
عمده مهاجران یهودی ، با گرایش های صهیونیستی به این سرزمین آمده اند و بسیاری از آنان چه در تأسیس اسرائیل و چه در رشد و نمو و اداره آن در 6 دهه گذشته نقش آفرین بوده اند.
در این میان دارندگان گرایش های صهیونیستی که از منظری ایدئولوژیک به ماجرا می نگرند، خود را موظف به عداوت با ما می دانند که نباید با خوش بینی و ساده لوحی، از آنها غافل شد.
بر خی می پرسند آیا کودکی که در کشوری به نام اسرائیل به دنیا آمده و طبق آیه قرآن "با فطرت پاک متولد شده است" را می توانیم صهیونیست و دشمن بنامیم و حکم به نابودی او کنیم؟؟
پاسخ این سوال این است این کودک تا وقتی که کودک است و خوب و بد را تشخیص نمی دهد.
دشمن ذاتی هیچ ملتی نیست ولی همین کودک وقتی به یک فرد بزرگسال در جامعه تبدیل می شود.و تاریخ شصت ساله جنایت و غارت پدران خود را می بیند دو راه پیش روی خود دارد یا دولت تروریست تشکیل شده توسط پدران خود را تایید و حمایت کند و یا به هرنحوی با آن به مخالفت برخیزد اینجاست که اگر گزیته اول را انتخاب کند دشمن هر انسان آزاده ای با هر مذهب و عقیده ای خواهد بود.
پس علت اصلی دشمنی ما، عدم قبول مشروعیت غصب کشور و خاک دیگران است.
اگر دزدان جنایتکار خانهی همسایه شما را غصب کردند، اهالی آن را بیرون ریختند و آنجا را پایگاه کردند برای غصب خانههای دیگران در عین حال با شما اظهار دوستی نمودند حتی اگر شما به هیچ مذهبی پایبند نباشید وجدان و انسانیت شما اجازه دوستی با دزدان و غاصبان را می دهد؟؟
یکی از شگردهای اسراییل در سالهای اخیر این است که مدام بر دوستی با مردم ایران و متمایز کردن مردم از حاکمیت تاکید می کنند و حتی در مقاطعی درباره برخی مشکلات داخلی کشورمان با مردم ایران ابراز همدردی کرده اند.
حتی اگر کسی مسلمان هم نباشد و فقط ملیگرا باشد، میداند و میفهمد که نقطهی آغاز اسرائیل به عنوان پایگاه نظامی صهیونیسم بینالملل به مرکزیت امریکا و انگلیس، سرزمین فلسطین بود، اما هدف کلی و نقطه انجام، تمام خاورمیانه است که کشور او را نیز شامل میگردد.
واقعیت این است که حکومت ایران و مردم ایران اراده ای برای قتل عام 6 میلیون انسان ساکن در اسرائیل ندارد و حتی تصور چنین اقدامی نیز در میان ایرانی ها محال است؛ مگر فرهنگ اصیل ایرانی و آموزه های "دین صلح و رحمت"، این اجازه را به ما می دهد که حتی بر فرض توان، 6 میلیون انسان را بکشیم و با وجدانی آسوده به خانه برگردیم؟!
بلکه بهترین راه برای حل بحران 60 ساله فلسطین، برگزاری یک همه پرسی عمومی با شرکت تمام ساکنان اصلی فلسطین است.
از این رو، موضع جمهوری اسلامی این است که میگوید: از مردم فلسطین (اعم از مسلمان، مسیحی و یهودی)، برای تعیین سرنوشتشان رأیگیری کنید.
در خاتمه دقت شود که در تعاملات [سیاسی، اقتصادی، امنیتی، فرهنگی و ...] بین کشورها، مقولهی "دوستی و دشمنی" با مقوله "ارتباط" بسیار متفاوت است. ما با هر کشوری که موافق و همسو نباشد نیز میتوانیم "ارتباط" داشته باشیم، و البته در هر "ارتباطی" باید به منافع توجه شود. اما ارتباطِ دوستی با دشمنی که قصد هلاکت را دارد، احمقانه است و سرنوشت و نتیجهای جز همین فلاکتی که بر سر اعراب و سایر دوستداران "اسرائیل" آمده نخواهد داشت.