تلاش امام حسین (ع) جهت هدایت حتی در کارزار جنگ
حسین چراغ هدایت است.
پس هدایت مهم ترین درس عاشوراست. امام حسین (علیه السلام) خیلی تلاش داشت تا روز عاشورا عده ای هدایت شوند. در مسیر خود به خیمه عبیدالله حرّ جوفی رفت، به خیمة زهیر رفت، با عبدالله بن مطیع صحبت کرد، هر کسی را می دید سعی می کرد نصیحت کند، روز عاشورا خیلی نصیحت کرد، خیلی موعظه کرد تا شاید اثر کند، یک نفر هم یک نفر است که به آنها ملحق شود.
عصر عاشورا وقتی صدای هل من ناصر اباعبدالله (علیه السلام) بلند شد؛ هدفش باز هم هدایت بود. بعضی نقل کرده اند دو جوان در سپاه ابن زیاد یکی به نام سعد و دیگری به نام ابوالحتوف، نگاهی به هم کردند گفتند: حالا برویم به امام حسین بپیوندیم -همه یاران امام کشته شده بودند و آخرین نفر خود امام حسین مانده بود- این دو جوان آمدند به امام پیوستند و شهید شدند. بالاخره اثر دارد هدایت هدف اصلی است.
راز کشته نشدن بعضی از دشمنان امام حسین علیه السلام
امام سجاد (ع)
میگوید روز عاشورا، پدرم را دیدم که به دشمن حمله میکرد، ولی در آن درگیری، بعضی از افراد دشمن را با این
که زیر شمشیر او قرار میگرفتند، رها میکرد و نمیکشت
راز این موضوع را نمیدانستم هنگامی که به مقام امامت رسیدم،
فهمیدم آن کسانی را که پدرم نمیکشت، در نسلشان شخصی که ما اهل بیت را دوست بدارد
وجود داشته و پدرم برای حفظ آن دوستِ ما، پدر را نمیکشت
_____________________
داستانهای شنیدنی از چهارده معصوم، ص۸۴ به نقل از معالی
السبطین، ج۲، ص۳۱
دو بار امام عمر سعد را نصیحت نمود
یکی ششم محرم که یک طرف عمر سعد، پسرش حفص و غلامش و طرف دیگر اباعبدالله الحسین 0علیه السلام) ، اباالفضل العباس (علیه السلام) و علی اکبر (علیه السلام) ؛ درمقابل هم نشستند. اباعبدالله به عمر سعد فرمود:
یا عمر اِتّق الله ولا تُشارک فی دَمی
پسر سعد از خدا بترس و در قتل من شرکت نکن؛ چرا در قتل من شرکت می کنی؟ عرض کرد: یابن رسول الله، من اگر در قتل شما و در این جریان شرکت نکنم ضربه می بینم. فرمود:
چه ضربه ای می بینی؟
گفت: خانه ام را از من می گیرند. فرمود:
من به تو خانه می دهم.
گفت: تجارت و کاسبی ام تعطیل می شود و باغم را از من می گیرند.
فرمود: من به تو باغی می دهم.
گفت: آقا زن و بچه ام امنیت شان را از دست می دهند. فرمود:
من به تو امنیت می دهم، من به آنها مأمن می دهم.
گفت: آقا اصلاً این حرف ها نیست، حکم فرمانداری ری به اسم من خورده اگر در این جریان شرکت نکنم ری به من نمی رسد. اباعبدالله (علیه السلام) فرمود:
قبول داری من فردی صادق هستم؟
-عمر سعد امام حسین را می شناخت، می دانست اینها چه کسانی هستند. خودش گفت:
والله انی اعلم حرکت أذی اهل البیت
به خدا قسم می دانم آزار این ها حرام است، جایز نیست
فرمود: اگر در قتل من شرکت کردی به ری نمی رسی.
امام حسین جملة خیلی زیبایی دارد، که امام صادق (علیه السلام) در حدیثی به آن اشاره می کنند. ایشان می فرمایند: شخصی به امام حسین نامه ای نوشت، گفت:
یَابْنَ رَسُولَ اللهَ، عِظْنِی بِحَرفَیَن
دو کلمه مرا نصیحت کنید. -نصیحت باید کوتاه باشد که زود اثر کند- حضرت برایش نوشت:
مَنْ حاوَلَ أمْراً بِمَعْصِیَهِ اللهِ کانَ أفْوَتَ لِمَا یَرْجو وَأسْرَعْ لِمَجِسءِ مَا یَحْذَرُ
هر کس تلاش کند از راه گناه به هدفی برسد در آخر به آن هدف نمی رسد.
1- امیدش ناامید می شود.
2- از هر چه می ترسد زودتر به سرش می آید.