جام الست

پاسخ گویی به شبهات سیاسی ، مذهبی

جام الست

پاسخ گویی به شبهات سیاسی ، مذهبی

جام الست

پاسخ گویی به شبهات سیاسی ، مذهبی

آدرس کانال تلگرام:
https://t.me/jamealasst

آدرس صفحه اینستاگرام:
instagram.com/mohammad_mahdi_mottaghi

نویسندگان

۲۲ مطلب در آبان ۱۳۹۴ ثبت شده است

یَا مَنْ هُوَ بِمَنْ رَجَاهُ کَرِیمٌ یَا مَنْ هُوَ فِی صُنْعِهِ حَکِیمٌ

اگر اهل بحث و گفتگو باشیم و اگر اهل کمی وبگردی باشیم حتما به اشخاصی برخورده ایم که انتقادات تندی علیه دین مبین اسلام دارند تا جاییکه بعضا این انتقادات به توهین و هتاکی هم میرسند  ( متاسفانه ) . آنچه مسلم است اکثر این افراد صاحب شبهه نیستند بلکه این انتقادات را از منابعی دریافت کرده و شنیده اند و چون به نظرشان صحیح بوده و از همه مهمتر آنها را منطبق با خواستهای درونی خود دیده اند ، این انتقادات را بی چون و چرا پذیرفته  و مرتب تکرارشان میکنند . اینکه چرا اخیرا عده ای و مراکزی سعی دارند با استفاده از نا آگاهی من و شما  و صد البته با استفاده از تاثیرات مخرب رفتارهای اشتباه فرهنگی – تبلیغی جمهوری اسلامی ایران ، دین مبین و عزیز اسلام را آماج توهین ها و تهمتهای بی اساس قرار دهند خود موضوعی مهم و قابل توجه است که باید حلاجی شود اما فعلا مورد بحث ما نیست .

یکی از موضوعاتی که دستمایه انتقاد به دین اسلام قرار گرفته است جملاتی است از کتاب " تحریر الوسیله " نوشته امام خمینی ( ره )  . و آن نوشته به قرار زیر است :

                 

کتاب نکاح مسئله 12 :

" کسیکه زوجه اى کمتر از نه سال دارد وطى او براى وى جایز نیست چه اینکه زوجه دائمى باشد، و چه منقطع ، و اما سایر کام گیریها از قبیل لمس بشهوت و آغوش گرفتن و تفخیذ اشکال ندارد هر چند شیرخواره باشد،............

خب سوالی که مطرح میشود این است که آیا واقعا در اسلام میتوان با دختر شیرخوار و یا کودک زیر شش سال همبستر شد؟ یا میتوان از او کامگیری جنسی داشت ؟ قبل از هر چیز یادآور میشوم که بحث همبستر شدن با دختر صغیره به طور کلی در دیدگاه علمای شیعه مردود است و بحث ما پیرامون جملات فوق تنها مربوط به کامگیری های دیگر جنسی ( استمتناعاتی به جز جماع ) است .

بحث راجع به این موضوع در چند محور و مفصلا قابل طرح است که بنده به برخی از این محور ها به طور مختصر اشاره میکنم

۱ - اول از همه باید پرسید چرا مرجع تقلیدی مانند حضرت امام خمینی ( ره ) باید علاوه بر کتاب رساله عملیه ، کتاب دیگری به نام تحریر الوسایل داشته باشند ؟ این دو با هم چه فرقی دارند و چه لزومی برای کتابت هر دو کتاب ؟ برای توضیح بهتر یک مثال از رشته تحصیلی خودم خدمتتات ن عرض میکنم تا شاید موضوع شفاف تر و ملموس تر شود . در کتب مرجع تخصصی پزشکی مثلا اگر قرار باشد راجع به سکته قلبی مطالبی نوشته شود چندین و چند مقاله و نظریه در مورد یک موضوع مطرح میشود . در یک نظریه که بر اساس یک سری از مقالات و مطالعات است تجویز داروی الف بر تجویز داروی ب رجحان دارد و در نظریه ای دیگر ماجرا کاملا بر عکس است و در نظریه سوم و چهارمی ممکن است استفاده از این دو دارو بالکل ممنوع اعلام شود و داروی سومی مثلا داروی ج را ارجح بداند . حال اگر کسی که پزشک نیست و تخصص لازم را ندارد این کتاب را مطالعه کند با خواندن نظریه اول به این نتیجه میرسد که پزشک معالج پدرش – فرض کنید سکته قلبی هم کرده باشد- باید داروی الف را تجویز کند و چون پزشک مربوطه این دارو را تجویز نکرده است او را متهم به بی سوادی میکند . در حالی که آن آقا یا خانم پزشک ، با توجه به جمع بندی مقالات مختلف و مطالعات متعدد و با کسب تجربیات فراوان به این نتیجه رسیده است که باید داروی ب را تجویز کند و کار درستی هم میکند اما کیست که بتواند آن بنده خدایی که به غلط در کتب تخصصی سرک کشیده را از اشتباه خارج کند! . و به همین دلیل هم هست که بزرگترین مرجع علوم پزشکی به نام up to date  هم در سایت مخصوص خودش و هم در نرم افزارهایش دو قسمت دارد که قسمت اول و مفصل تر مخصوص پزشکان (clinicians) است و قسمت دیگر که مختصر تر هم هست مخصوص بیماران و مردمی است که تخصص لازم را ندارند اما میخواهند در مورد بیماری ها بیشتر و بهتر بدانند ( قسمت  patient) .

این رویه ای است که نه تنها در پزشکی بلکه در بسیاری از علوم دیگر هم وجود دارد و فقه هم از این قاعده مستثنی نیست . یعنی اینکه کتاب تحریر الوسیله در واقع کتابی تخصصی است که مربوط به متخصصان مربوطه است و نه اینکه من و شمای عامی ( عامی در زمینه فقه و اصول ) بیاییم و آنرا باز کنیم و بعد با ژستی روشنفکرانه که گویا نکته مهمی را کشف کرده ایم ، این کتاب و متعاقبا دین مبین اسلام را به سخره بگیریم . چه آنکه علی رغم وجود جملات فوق در کتاب تحریر الوسله و  برخلاف گفته اسلام ستیزان ، این "نظریه" -در "رسالۀ عملیه" امام خمینی (که برای استفادۀ عموم مردم نوشته می شود) نیامده است و ایشان این نظریه را برای عموم تجویز نکرده اند

 

۲ - نکته بعدی این است که امام خمینی (ره) اساسا ازدواج با طفل صغیره را ناشایست میدانند و برای آن جوازی نداده اند وآن مسئله صرفا بررسی این مسئله بود که اگر چنین ازدواجی را جایز بداینم،در مسائل حقوقی چه پیش خواهد آمد . چرا که این جملات را بعضا علمای پیشین مطرح کرده اند وباید به این نکته توجه داشت که آن چه منسوب به امام خمینی(ره) در کتاب تحریر الوسیله آمده است که :« أما سائر الاستمتاعات کاللمس بشهوة و الضم و التفخیذ فلا بأس بها حتى فی الرضیعة ؛ دیگر استمتاعات از صغیره و حتی شیرخوار مانند لمس و .. جایز است»[1] عین عبارت فقیهان گذشته است، عین این مطلب با همین کلمات در کتاب العروة الوثقی آمده است که می گوید:« أما الاستمتاع بما عدا الوطی من النظر و اللمس بشهوة و الضم و التفخیذ فجائز فی الجمیع و لو فی الرضیعه»[2] ( که البته این موضوع مورد اتفاق فقهای شیعه نیست و بزرگانی چون صاحب جواهر مخالف این امر هستند )

چه آنکه مرحوم حضرت امام خمینی در فتوایی که نظر خودشان را مطرح کرده اند، جواز دیگراستمتاعات(به جز جماع و همبستری که همه فقها آن را نسبت به دختر صغیره منع کرده اند) را از دختر صغیره نفی کرده اند. ایشان می فرمایند:« اگر زنى را عقد نماید مادرش بر او حرام مى‌شود ‌هر چند بالاتر رود چه به طور نسب یا رضاعى باشد، چه دخول به او کرده باشد یا نه و چه عقد دائم باشد یا منقطع و چه معقوده صغیره باشد و یا کبیره.البته در عقد انقطاعى بر صغیره، احوط آن است که به حدى رسیده باشد که بهره بردن و تلذذ از او را و لو به غیر وطى بپذیرد، به اینکه مثلا به شش سال و بالاتر رسیده باشد یا در آن مدت به این حد برسد.»[3] بنابراین؛بنا بر نظر ایشان، چون با دختر صغیره نمی توان جماع و دیگر لذت های جنسی را داشت، چنین عقدی محل اشکال است.

 

3- برخی اعمال در دین مبین اسلام حرام هستند و خداوند رحمان آنها را حرام دانسته است همانند زنا و شرب خمر و دروغ و غیبت و..... . اما برخی اعمال هستند که حکمی به منظور حرام بودن آنها موجود نیست که این نوع اعمال را اصطلاحا " مجاز " مینامند ولی این به آن معنا نیست که فلان کار چون حرام نیست و مجاز است پس یهتر است انجام شود ! از طرفی برخی احکام کلی وجود دارد که باید در انجام دادن یا ندادن هر امری آنها را لحاظ کرد که یکی از مشهور ترین و معروف ترین آنها قاعده ای است به نام " لا ضرر و لاضرار " که این قاعده هرگونه ضرر رساندن به غیر را ممنوع می نماید مگر جایی با ادله شرعی غیر آن ثابت شود مانند اعدام قاتل یا حدود دیگر که با ادله شرعی ثابت شده باشد . خب حال چه کسی هست که بتواند مدعی بی ضرر بودن کام گیری جنسی  از دختر صغیره بشود ؟ ( حتی وقتی همبستر شدن را مستثنی گرده باشیم ) .پر واضح است که انجام چنین رفتاری با دختر معصوم و صغیر میتواند آثار مخرب بی شماری بر روح و جسم او داشته باشد پس واضح و مبرهن است که با در نظر گرفتن جمیع جهات و نگاه صحیح به اینطور احکام ( و نه نگاهی تونلی و گزینشی ) انجام رفتارهای جنسی با دختر صغیره نه تنها جایز نیست بلکه در صورت ضرر رساندن ، حرام نیز هست. بماند که شرط لازم برای ازدواج دختر اذن پدر است و این قاعده نیز مانع از وقوع چنین اتفاقی میشود .

خالی از لطف نیست که متن یک استفتاء از دفتر مقام معظم رهبری را مطالعه کنیم :


نکاح نوزاد با اجازه ولی وی با استماعاتی از قبیل تفخیذ و لمس به شهوت و .. چگونه است؟
در کتاب التحریرالوسیله امام راحل (ره) آمده که این مسئله جایز میباشد،میخواستم بدانم آیا نظر مقام معظم رهبری در این باره با نظر امام اختلاف دارد یاخیر.
متشکرم و التماس دعا)


(بسمه تعالی
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته
مسأله جواز ازدواج با صغیره از مسائل مورد اتفاق بین شیعه و اهل سنت است مگر بعضی از آنان.
و اما مقصود از «جواز استمتاع» این است که دلیلی بر حرمت آن نیست یعنی فقیه، دلیل و حجت شرعی بر فتوا دادن به حرمت نیافته است و نه اینکه این عمل شرعاً مطلوب و نیکو باشد و این چیزی است که بسیاری از فقها از مذاهب اسلامی می‌گویند، موارد زیادی از مسائل است که در عین جایز بودن و دلیلی بر حرمت آن نبودن، کسی آن را مرتکب نشده است.

حال ممکن است این سوال مطرح شود که اگر حضرت امام خمینی (ره) در رساله عملیه خود چنین مطالبی را نیاورده اند و اگر در فتوایی دیگر نظری مخالف با این جملات را مطرح کرده اند ، و اگر با توجه به قواعد دیگر انجام چنین رفتاری امکان پذیر نیست ، پس چرا اساسا چنین جملاتی مطرح شده است ؟

۶ - اصل بحث فقهی طرح شده در سؤال این است که اگر کسی با دختری در قبل از سن بلوغ ازدواج کند، حق همبستری با او را ندارد ولی آیا بقیه استمتاعات(بهره برداری های) جنسی جایز است یا نه؟

فقهاء از این جهت که نهی و منعی از طرف شارع در این باره نرسیده است(نه آن که روایتی در جواز این امر داشته باشیم)، گفته اند که بقیه استمتاعات جنسی از صغیره جایز است. با توجه به این که حکم جواز بقیه استمتاعات جنسی را فقهاء از برخی عمومات و عدم وجود نهی از طرف شارع، استفاده کرده اند،[4] طبیعتاً عده ای از فقهاء با این حکم مخالفت کرده اند. شهید ثانی از جمله این فقیهان است که در دختر صغیره، همه استمتاعات جنسی را از او، ممنوع می داند.[5] . برخی از فقهاء معاصر شیعه نیز اصل چنین بهره برداری های جنسی نسبت به صغیره، خصوصاً نسبت به شیرخوار، را در مقام تحقق خارجی آن، به شدت قبیح دانسته و رد می کنند.[6] . بنابراین جواز چنین استمتاعاتی از احکام قطعی شیعه نیست.

می دانیم که احکام شرعی، به خصوص احکام یک باب خاص، با هم در ارتباط و بر هم تأثیر گذار اند و فرض یک مطلب، بر تعدادی از احکام در مقام احراز خارجی تأثیر می گذارد. به عبارت دیگر باید اینطور گفت که مثلا در بحث محرمیت بین زن و مرد موارد متعددی وجود دارد که از شیوه محرم شدن و شرایط محرم شدن برای استنباط سایر احکام میتوان استفاده کرد

ذکر یک مثال فهم مطلب را ساده تر میکند : یکی از احکام باب ازدواج با صغیره، بحث ایجاد محرمیت است، مثلاً برای این که مرد بتواند با زنی محرم شود،دختر وی را برای مدتی به عقد خود در می آورد، که در این صورت با مادر این دختر محرم می شود. یا مثلا وقتی گفته میشود که شرط لازم برای پرداخت نفقه در عقد دائم در جایی است که بتوان از زن تمام لذت های جنسی را به صورت حلال، برد[۷] و از طرفی شارع، همبستری با دختر صغیره را حرام کرده است، بنابراین در همین باب چنین نتیجه می گیریم که چون نمی شود با صغیره همبستر شد، پس صغیره نفقه ندارد.[۸]

این که برخی فقهاء شیعه و غیر شیعه در این باب گفته اند که می توان حتی با شیر خوار هم تفخیذ نمود، از باب بیان این مطلب است که حتی در پایین ترین سن نیز امکان استمتاع ( کام جویی جنسی ) وجود دارد ( توجه داشته باشید که از واژه امکان استفاده شده است نه چیز دیگر . مثلا حتما شنیده اید که میگویند انسان جایز الخطا است ولی بزرگان میگویند این وازه غلط است چون جوازی برای خطا کاری موجود نیست بلکه باید گفت انسان ممکن الخطا است یعنی چون اختیار دارد ممکن است خطا کند اما خطا کردن او مورد تایید نیست ) بنابراین چون امکان استمتاع وجود دارد پس می توان چنین دختری را عقد نمود و محرمیت را ایجاد کرد زیرا اگر گفته شود از صغیره هیچ استمتاعی نمی توان نمود، در باب ایجاد محرمیت نیز نمی توان قائل به تأثیر ازدواج با صغیره در محرم شدن با مادرش شد.

حال دقیقا برعکس این ماجرا هم صادق است یعنی فقهایی که دختر صغیره را قابل استمتاع نمیدانند محرم شدن به شیوه فوق را دارای اشکال میدانند و حتی در مواردی که ربطی به صغیر بودن و نبودن دختر یا پسر ندارد میگویند اگر در کل مدت عقد امکان تلذذ جنسی ( چه از جانب پسر و چه از جانب دختر) محیا نباشد ان عقد محل اشکال است . [۹]

نتیجه اینکه در کتب تخصصی هم مطرح شدن اینطور اجکام به معنای نسخه شدن این رفتار ها برای مردم نیست بلکه بسیاری از اینها به جهت بررسی و استخراح احکامی دیگر آورده شده اند لذا بررسی کتب تخصصی بدون داشتن علم و اگاهی کافی کاری است اشتباه و ممکن است گمراهی را به همراه داشته باشد . اگر من نوعی میخواهم در مورد اعمال حرام و حلال بدانم کافی است به رساله عملیه ( توضیح المسائل ) رجوع کنم و اگر احیانا پاسخ مطلوب را نیافتم استفتاء کنم که بحمدالله این روزها با وجود تلفن و اینترنت و... استفتائ کردن هیچ زحمتی ندارد جز گرفتن یک شماره و یا نهایتا تایپ کردن متن سوال و شبهه .

حال باید افرادی که اینقدر یک جانبه به قاضی میروند و اسلام عزیز را تخطئه میکنند از خود بپرسند که

آیا یکبار هم که شده برای رفع این شبهه خود به یک روحانی محقق و با سواد – که اینروزها کم هم نیستند – مراجعه کرده اند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

آیا سایتها و مطالبی که در پاسخ به این نوع سوالات ، مطلب نوشته اند را مطالعه کرده اند ؟؟؟؟؟؟؟؟


منبع: وبلاگ وزین این روزها

http://www.saeed1358.blogfa.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ آبان ۹۴ ، ۲۲:۰۶
محمد مهدی متقی



یکی از جریاناتی که در دو سه سال اخیر قوت گرفته و در حال رشد و نمو است جریان جعلی شیعه نمایی است که در حاشیه و متن بیوت یکی از مراجع تقلید قم به نام شیرازی شکل گرفته است. جهت معرفی و بررسی نحوه فعالیت این جریان به طور خلاصه مطلبی دو قسمتی به صورت پاورپوینت خدمت حقیقت جویان تقدیم میگردد.


دانلود قسمت اول:

معرفی و شناخت افکار جریان شیرازی



دانلود قسمت دوم:

به زودی..........



دانلود کلیپهای مرتبط با این موضوع:



سخنرانی استاد احمد پناهیان در مورد خاندان شیرازی


نظر استاد رحیم پور راجب عمامه های انگلیسی و مداحان جعلی


آیت الله مهدوی (حفظه الله) در مورد فتنه شیرازی ها


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۴ ، ۰۱:۳۳
محمد مهدی متقی

اخیرا در شبکه های اجتماعی تصویری از بریده های روزنامه های چاپ شده در اوایل انقلاب منتشر  شده و دستمایه سوء استفاده ضد انقلاب قرار گرفته در این مطلب  توضیحاتی در مورد این تصاویر ارائه خواهم کرد.

نمونه تصاویر منتشره شده:

                  

توضیح تیتر اول:

آیت الله طالقانی: (در مورد حجاب اجبار در کار نیست)

1. این مصاحبه در 20 اسفند 57 ، یعنی کمتر از یک ماه پس از پیروزی انقلاب انجام شده است .

2. پس از سخنان 16 اسفند امام (ره) در لزوم رعایت حجاب زنان مسلمان در جامعه و ادارات ، برخی اقدام به اعتراضاتی نموده و طرفداران حجاب نیز اقدام به پاسخگویی نمودند که تنش هایی در جامعه ایجاد شد.
این مصاحبه در آن شرایط و جهت رفع التهاب از جامعه ایراد شده است. 

3. در این زمان هنوز رفراندوم جمهوری اسلامی (12 فروردین 58) برگزار نشده تا قوانین اسلام که مبنای نظام است برای آحاد ملت الزامی باشد . بلکه در این زمان جنبه ارشادی دارد .

4.ایت الله طالقانی در همین سخنرانی می فرمایند:
"،،، حجاب ساخته من و فقیه و دیگران نیست؛ این نص صریح قرآن است. آن قدری که قرآن مجید بیان کرده، نه ما می توانیم از حدود آن خارج شویم و نه زنانی که معتقد به این کتاب بزرگ آسمانی هستند."  .


توضیح تیتر دوم :

1. عبارت "خانه نخرید، همه را صاحب خانه می کنیم" از امام خمینی نیست بلکه برگرفته از مصاحبه آیت الله خسروشاهی، رئیس هیئت امنای وقت بنیاد مسکن است! 

2. این تیتر ژورنالیستی و جنجالی روزنامه کیهان ۲۱ آذر ۱۳۵۸ در سخنان آیت الله خسروشاهی هم وجود ندارد و توسط خود روزنامه درج شده است!

3. اصل جملات ایشان در صفحه دوم این روزنامه: "...همانطور که قبلا وعده داده بودم با تشکیل بانک مسکن، مشکل مسکن در سرتاسر کشور حل شده تلقی می شود. کسانیکه پول زیاد برای خرید خانه ندارند، در خرید خانه عجله بخرج ندهند."

4. در این مصاحبه پیش بینی شده بود با ایجاد بانک مسکن، متقاضیان طی اقساط صد ماهه یا با ۲۰ درصد پیش پرداخت و تقسیط مابقی مبلغ، صاحب منزل شوند.

5. در کنار بحرانهای سیاسی و امنیتی که نهال نوپای انقلاب را تهدید می کردند، جنگ تحمیلی با خسارتی معادل ۴۴ درصد کل درآمد نفتی ۳۲ سال اخیر کشور، عامل مهمی در تغییر طرحهای اقتصادی اولیه انقلاب بود!


توضیح تیتر سوم :

امام خمینی (ره):(ﺭﻭﺣﺎﻧﯿﻮﻥ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺭﯾﺲ ﺟﻤﻬﻮﺭ ﺷﻮﻧﺪ)

امام (ره )  ابتدائا با حضور مستقیم روحانیت در امور دولتی مخالف بود ولی بعدا به دلیل خیانت امثال بازرگان و بنی صدر تصمیمات دیگری اتخاذ نمودند.

نمونه سخنان امام (ره) در این مورد:

« پیش از انقلاب من خیال می کردم وقتی انقلاب پیروز شد افراد صالحی هستند که کارها را طبق اسلام عمل کنند لذا بارها گفتم روحانیون می روند کارهای خودشان را انجام می دهند. بعد دیدم خیر اکثر آنها افراد ناصالحی بودند و دیدم حرفی که زده ام درست نبوده است آمدم صریحا اعلام کردم من اشتباه کرده ام .... امروز می گویم مادام که احکام اسلام پیاده نشده است و افراد صالحی نداشتیم تا طبق اسلام عمل کنند علما باید مشغول به کارهایشان باشند. این یک شانی برای علما نیست که ریاست جمهوری و یا پست دیگری را داشته باشند چون وظیفه است به این کارها می پردازند »( صحیفه امام  جلد 18 صفحه 241)

« چنانچه همه متصدیان روحانی که هستند الآن از باب اینکه می بینند که نمی تواند و نخواهد توانست کسان دیگر اداره این کشور را آن طوری که اسلام می خواهد اداره بکند و ما تجربه کردیم که نشد این آقایان با اینکه شغلشان این نیست و حالا من عرض می کنم که بنای روحانیون بر این نیست که حکومت را بگیرند. حکومت چیست اما بنای روحانیون بر این نیست که اسلام را حفظ کنند ! ما گمان می کردیم که در بین روشنفکران ما ـ به اصطلاح ـ خوب اشخاصی پیدا می شوند که متعهدند و حفظ می کنند این را. اگر حالا هم پیدا شد یک همچو اشخاصی یک همچو جمعیت هایی آقایان پست های مهم تر دارند می روند سراغ کارشان ; آقای هاشمی هم می روند. آقای خامنه ای هم می روند و همه کسانی که متصدی هستند. اما ما چه بکنیم امروز وضع ما وضع ایران وضع گرفتاری های داخلی و خارجی جوری است که بدون اینها نمی شود اداره کرد این مملکت را یا می کشانندش به طرف آمریکا و یا کمونیسم ; یا می کشانندش به طرف امریکا و سرمایه داری کنیم یا می کشانندش طرف کمونیسم و آن بساط . » (صحیفه امام جلد 16 صفحه 466)


توضیح تیتر چهارم :

آیت الله طالقانی: (ما رهبران اسلامی داعیه حکومت نداریم)

همانطور که گفته شد امام (ره ) نیز ابتدائا با حضور مستقیم روحانیت در امور دولتی مخالف بود ولی بعدا به دلیل نبودن افراد صالح با ورود روحانیت به این عرصه موافقت کردند ،ضمن اینکه ملاک ما سخنان امام (ره) است ، آیت الله طالقانی اختلاف نظرهایی با امام داشتند مثل قضیه شکستن حکومت نظامی و...

شخصیت آیت الله طالقانی قابل احترامست خدایش رحمت کند ولی فصل الخطاب برای ما  حرف امام (ره) می باشد.

بعد از پیروزی انقلاب هم بعضی گروهها و تشکل های به اصطلاح روشنفکر اما التقاطی و منحرف از جمله مجاهدین خلق به دلیل حاکم شدن روحانیت بر اوضاع برای خلاصی از انزوای سیاسی و فرار از مجازات به عناوین مختلف سعی در بهره گیری از نام و موقعیت مرحوم طالقانی بودند و حتی چندین جلد کتاب به نام مجموعه گفتار پدر طالقانی چاپ کردند و مدتی نیز جو سیاسی کشور را به خاطر زندانی بودن پسر ایشان( مجتبی پسر ایشان تغییر ایدئولوژی داده و به گروه پیکار که گروهی مارکسیستی بود پیوست) آشفته کردند و عده ای را نیز با تحریک احساسات به دام انداختند. خلاصه خیلی سعی کردند ایشان را مقابل امام (ره) و روحانیت مبارز قرار بدهند که با هوشیاری حضرت امام و اعتمادی که به مرحوم طالقانی داشتند ایشان را به عنوان امام جمعه تهران انتخاب نمودند و آب پاکی رو دست منافقان ریختند.

وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى

م.م.م

 وبلاگ جام الست

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۴ ، ۱۵:۴۲
محمد مهدی متقی

بسم الله الرحمن الرحیم

بازی Clash of Clans را میتوان پرطرفدار ترین بازی از میان بازی های تلفنهای هوشمند دانست.همین شهرت و محبوبیت کافی است تا پیرامون این بازی ابهامات و حواشی مختلفی ایجاد شود. در این مطلب سعی دارم به سوال در بازی Clash of Clans پاسخ دهم.

1-آیا شخصیت معروف بربر در بازی کلش همان تری جونز کشیش آمریکایی است؟

2- آیا بازی Clash of Clans دارای مفاهیم و نشانه های شیطان پرستی است؟

3- آیا بازی Clash of Clans شرعا حرام است؟


پاسخ سوال اول:

آیا شخصیت معروف بربر در بازی کلش همان تری جونز کشیش آمریکایی است؟

توضیحاتی پیرامون شخصیت بربر(Barbarian):

معروفترین شخصیت بازی کلش او کلنز شخصیت بربر است.

از لحاظ تاریخی واژه «بربر» به تمامی اقوام شمالی اروپا - نواحی شمالی شبه‌جزیره بالکان و شبه‌جزیره ایتالیا - اطلاق می‌شود.واژة بربر را ظاهراً نخستین‌بار رومیان‌ در پى‌ تهاجم‌ به‌ این‌ منطقه‌ بر این‌ قوم‌ اطلاق‌ کردند و گویا دارای‌ مفهومى‌ تحقیرآمیز بوده‌ است‌. نژاد بربرها  از روزگاران‌ کهن‌ موردبحث‌ مورخان‌ بوده‌ است‌. و در داستان ها و افسانه های اساطیری نیز حجم قابل توجهی را به خود اختصاص داده اند .خوی جنگطلبی خشونت و زندگی قبیله ای از جمله مشخصات این قوم در داستان ها و افسانه هاست.

نام و مشخصات شخصیت (سرباز بربر)  در بازی کلش نیز الهام گرفته از قوم بربر است اما  ظاهر شخصیت بربر در این بازی که دارای چهره ی خشن ، مو ها ی زرد رنگ و سیبیل خاص میباشد بر گرفته از ظاهر جنگجویان کهن اروپایی است و اینجانب هیچ دلیل و سندی مبنی بر تطابق این شخصیت از بازی با کشیش ملعون آمریکایی پیدا نکردم!

نمونه هایی از شکل ظاهری برخی از جنگجویان کهن و اساطیری  اروپایی در تصاویر زیر:

                                         

         


پاسخ سوال دوم:

آیا بازی Clash of Clans دارای مفاهیم و نشانه های شیطان پرستی است؟

با توجه به تحقیقات و مشاهدات  اینجانب برخی از علایم و نشانه های فراماسونری و شیطان پرستی در این بازی یافت میشود ولی اظهار نظر قطعی در مورد اینکه ایا این بازی اهدافی همسو با شیطان پرستان و فراماسونرها دارد یا خیر را باید به عهده پژوهشگران و کارشناسان این امر گذاشت.

البته نظر شخصی بنده این است که فارق از این علایم و نشانه ها بازیClash of Clans دارای معایب بسیاری است و معضلاتی را در اجتماع ایجاد کرده که در مطالب بعدی به آنها خواهم پرداخت.

نشانه معروف شیطان پرستان با نام بز بافومت در بازی Clash of Clans :

                    

پاسخ سوال سوم:

آیا بازی Clash of Clans شرعا حرام است؟

پاسخ دفتر  مقام معظم رهبری به این سوال  به شرح زیر است:

الف. اگر از فرد بازنده به فرد برنده چیزی پرداخت شود که ارزش مالی داشته باشد حکم قمار داشته و اشکال دارد .

ب. خرید و فروش اعتبار بدست آمده از بازنده برای شخص برنده جایز نیست .

ج. اگر در حمله ها اعتبار و منابعی نصیب برنده شود (که قبلا بازنده با پرداخت وجه و خرید منابع به دست آورده) حکم قمار داشته و اشکال دارد .

د. اگر در مراحل و ماموریت های تعبیه شده در خود بازی ، سودی حاصل و منابع و امکاناتی کسب شود اشکالی نداشته و از نظر شرعی شامل قمار نیست.

وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى

م.م.م

 وبلاگ جام الست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۴ ، ۱۵:۴۱
محمد مهدی متقی

به گزارش سرویس فرهنگ جهان نیوز، هر چند می‌توان ده‌ها عامل را در این برشمرد اما یکی از این عوامل مراسم‌هایی است که در روز 9 ربیع‌الاول برگزار می‌شود.

برخی مجالس وهن‌آمیز که به اسم تشیع در خانه‌ها و حتی دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه برگزار می‌شود که برگزار کننده همین مجالس ساده و به ظاهر مخفیانه!! خسارت بزرگی به مکتب راستین اهل بیت(ع) وارد کرده و مسئولیت خون هزاران شیعه مظلوم زاهدانی، پاکستانی، عراقی، لبنانی و ... را به گردن می‌گیریم.

تجربه نشان داده که هیچگاه دشنام گفتن به مقدسات دیگران موجب هدایت گمراهان نمی‌شود بلکه برعکس آنان را به لجاجت و مقابله به مثل وادار می کند از این رو اهل بیت(ع) به شیعیان یادآور می شدند که خداوند از دشنام گفتن حتی نسبت به بت‌های مشرکان نهی فرموده است.

خداوند می فرماید « به معبود کسانى که غیر خدا را مى‏خوانند دشنام ندهید، مبادا آنها(نیز) از روى(ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند »[أنعام/108] بنابراین پرهیز از دشنام یک اصل قرآنی و اسلامی است.

مقام معظم رهبری: فاطمه زهرا(س) از این کار راضی نیست

رهبر انقلاب در همین رابطه می‌فرمایند:«بعضی‌ها به نام شادکردن دل فاطمه‌زهرا، علیها‌السلام، این روزها و در این دوران ما کاری می‌کنند که انقلاب را که محصول مجاهدت فاطمه زهراست، در دنیا لنگ کنند! می‌فهمید چه می‌گویم؟ بهترین وسیله‌ای که دشمنان بزرگ انقلاب پیدا کردند برای این‌که نگذارند انقلاب به کشورهای اسلامی برود، می‌دانید چه بود؟ گفتند این انقلاب، اسلامی نیست! گفتند اینها دشمن شما- چند صد میلیون مسلمان- هستند! امام بزرگوارمان ایستاد و گفت این انقلاب، اسلامی است؛ شیعه و سنی در کنار هم هستند؛ کنار هم هستند. اگر امروز کسی کاری کند که آن دشمن انقلاب، آن مأمور سیای آمریکا، آن مأمور استخبارات کشورهای مزدور آمریکا، وسیله‌ای پیدا کند، دلیل پیدا کند. نواری پیدا کند، ببرد این‌جا و آن‌جا بگذارد، بگوید کشوری که شما می‌خواهید انقلابش را قبول کنید، این است، می‌دانید چه فاجعه‌ای اتفاق می‌افتد؟ بعضی‌ها دارند به نام فاطمه زهرا، علیها‌السلام، این کار را می‌کنند.

در حالی که فاطمه‌زهرا، علیها‌السلام، راضی نیست. این همه زحمت برای این انقلاب کشیده شد. آن مرد الهی، آن وارث واقعی فاطمه‌زهرا، علیها‌السلام، در زمان ما، آن همه زحمت کشید. این جوان‌های پاک ما این‌جور رفتند خون‌هایشان را ریختند تا انقلاب را بتوانند عالم‌گیر کنند. آن وقت یک نفری که معلوم نیست تحت تأثیر کدام محرکی واقع شده، به نام شادکردن دل فاطمه‌ زهرا، کاری بکند که دشمنان حضرت فاطمه‌زهرا را شاد کند.»

کتاب «نهم ربیع، خسارت‌ها و جهالت‌ها» مهمترین کتاب در این زمینه

در همین راستا و برای پاسخ به شبهات حول مجالس انحرافی معروف به «عید الزهرا» و «عمر کشون» خواندن کتاب «نهم ربیع، خسارت‌ها و جهالت‌ها» بسیار توصیه می‌شود.

این کتاب که نوشته «مهدی مسائلی» است با عنوان زیرین «آسیب‌شناسی انسجام شناسی» توسط انتشارات وثوق منتشر شد و در آن علاوه بر بحث تاریخی درباره تاریخی قتل خلیفه دوم و ابولولو، بررسی روایت‌شناسی «روایت نهم ربیع‌الاول» نظر مراجع تقلید اعم از مقام معظم رهبری، آیات عظام نوری همدانی، مکارم شیرازی، موسوی اردبیلی، محمدصادق روحانی، مصباح یزدی، وحید خراسانی، مظاهری و همچنین مرحوم آیت‌الله بهجت(ره)، آیت‌الله ملکی تبریزی(ره) و آیت‌الله فاضل لنکرانی(ره) ارائه شده است.

9 ربیع الاول تاریخ قتل خلیفه دوم نیست

در این کتاب عنوان شده که اساسا قتل خلیفه دوم روز 9 ربیع الاول نبوده است بلکه بر اساس اعلام اکثر علمای شیعه و مورخان سنی و شیعه تاریخ قتل خلیفه دوم 26 یا 27 دی‌الحجه سال 23 هجری بوده است و روز 9 ربیع الاول روز کشته شدن عمر بن سعد به دست مختار ثقفی است که در آن سال‌ها جشن‌هایی به این زمینه گرفته می‌شده که بعدها به دلیل هم اسم بودن عمر بن سعد با خلیفه دوم به این نام یعنی «عمر کشون» مشهور شده است.

استفتاء مقام معظم رهبری، آیات عظام نوری همدانی و مکارم شیرازی درباره «عیدالزهرا»

در بخشی از این کتاب استفتائاتی در این زمینه گرفته شده و آمده است: در قرن های اخیر چنین مرسوم بوده است که عامه شیعیان در روز نهم ربیع - با توجه به نسبتی که به این روز می‌دهند - توجهی خاص به این روز داشته و مجالسی را در آن تشکیل می‌داده‌اند.

از صحت و سقم این انتساب که بگذریم آن چه موجب نگرانی است انجام اعمال و گفتار خلاف شرعی است که در بعضی از این مجالس صورت می‌گیرد و از ساحت فرد مسلمان و شیعه اهل‌بیت(ع) به دور است و آن چه بر این نگرانی می‌افزاید وجهه شرعی دادن بعضی افراد به این اعمال خلاف شرع است که با بهانه «رفع القلم» و... انجام می‌گیرد.

متأسفانه در سا لهای اخیر و با امکانات جدیدی هم که به وجود آمده، امکان ضبط تصاویر یا صوت این مجالس برای شرکت

کنندگان در آن به سهولت وجود دارد که در بعضی موارد این فیلم ها و صوت‌ها به کشورهای مجاورمان که شیعیان و اهل تسنن در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند زندگی می کنند نفوذ یافته و باعث ایجاد فتنه و ریختن خون پاک شیعیان آن منطقه گردیده است. با توجه به نکاتی که گفته شد خواهشمند است نظر  شریف معظم له را نسبت به این سؤالات بیان فرمائید.

1. حکم برپایی این گونه مجالس با صورتی که گفته شد چیست؟

2. شرکت در این مجالس چه حکمی دارد؟

3. نظر حضرت عالی درباره «رفع القلم» که مجوز انجام بعضی گناهان و مناهی در این ایام می‌شود چیست؟

4. توصیه‌ای به این افراد را بیان کنید.

آیت‌الله خامنه‌ای در پاسخ به این استفتا می‌نویسند: هرگونه گفتار یا کردار و رفتارى که در زمان حاضر سوژه و بهانه به دست دشمن بدهد و یا موجب اختلاف و تفرقه بین مسلمین شود شرعاً حرام اکید است.

آیت‌الله نوری همدانی نیز می‌نویسد: چیزی به عنوان رفع قلم در روز به خصوصی نداریم و مسلمانان باید از تفرقه بپرهیزند و از هر چیزی که موجب وهن مذهب می باشد جداً اجتناب نمایند.

آیت‌الله مکارم شیرازی در پاسخ خود به این استفتا مرقوم کرده است: اولاً: روایتی با عنوان رفع قلم در آن ایام مخصوص در منابع معتبر نداریم. و ثانیاً بر فرض چنین چیزی باشد که نیست مخالف کتاب و سنت است و چنین روایتی قابل پذیرفتن نیست و حرام و گناه در هیچ زمانی مجاز نیست

هم چنین سخنان رکیک و کارهای زشت دیگر. و ثالثاً: تولّی و تبرّی راه‌های صحیحی دارد نه این راه‌های خلاف.

 آیت‌الله بهجت(ره): عیدالزهراء روز بیان مشترکات میان شیعه و اهل تسنن و ترک لعن است

بنابر این گزارش در کتاب «در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت» ، نوشته محمدحسین رخشاد آیت‌الله بهجت(ره) نیز درباره برگزاری مجالس به مناسبت حضرت زهرا (س)(عیدالزهراء ) توصیه می‌فرمودند که به بیان فضایل اهل بیت(ع) به‌ویژه حضرت زهرا(س) و بیان حدیث ثقلین پرداخته شود.

به فرموده ایشان شیوه مرحوم آیت الله بروجردی(ره) نیز همین بوده است یعنی بیان مشترکات میان شیعه و اهل تسنن و ترک مطاعن و مثالب یا لعن و سب آشکار.

آیت الله بهجت(ره) درباره برخی از رفتارها به نام عیدالزهرا نیز می‌گوید: چه بسا ... این کارها موجب اذیت و آزار و یا قتل شیعیانی که در بلاد و کشورهای دیگر در اقلیت هستند گردد در این صورت اگر یک قطره خون از آنها ریخته شود ما مسبب آن و یا شریک جرم خواهیم بود.

آیت الله بهجت(ره) بر ضرورت دقت شیعیان در گفتار و رفتار تاکید بسیاری داشتند که مبادا موجب تحریک اهل سنت شود و بسیار بر تقیه عملی و قولی تاکید می کردند اما تقیه و تزلزل قلبی را حرام می دانستند.


خاطره تکان دهنده آیت الله مرعشی نجفی
 
حضرت آیت الله العظمی مظاهری در نقل خاطره‌ای از استادشان آیت الله مرعشی نجفی می‌فرمایند: «خدا رحمتش‌ کند، درجاتش‌ عالیست، عالی‌تر کند، مرحوم‌ آیت‌ الله مرعشی، من‌ مکاسب‌ پیش‌ ایشان‌ خواندم، هم‌ کفایه‌ خواندم، هم‌ مکاسب... ایشان‌ بنایشان‌ این‌ بود برای‌ این‌که‌ خسته‌ نشوند، یک‌ قصه‌ای‌ گاهی‌ اوقات‌ یا خیلی‌ از اوقات‌ در میان‌ درس‌ برای‌ شاگردها می‌گفتند و یکی‌ از قصه‌هایشان‌ این‌ بود که‌ می‌گفتند:
 
پدر من‌ از علمای‌ نجف‌ بوده‌ یک‌ شاگرد سنی‌ داشت، این‌ فرد می‌خواست‌ برود کردستان‌ و کرمانشاه، با پدر من‌ خداحافظی‌ کرد و رفت، پدر من‌ آمد ایران‌ و رفت‌ مشهد، در زمان برگشت‌ قافله‌ ما غروب‌ به کرمانشاه رسید، من‌ خیلی‌ وحشت‌ کردم‌ که‌ حالا چه‌ می‌شود، آن‌ وقت‌ وضع‌ کرمانشاه‌ و وضع‌ کردستان‌ به خاطر شیعه‌ و سنی‌گری‌ خیلی‌ بد بود، ناگهان‌ آن‌ شاگرد من‌ پیدا شد، خیلی‌ با من‌ گرم‌ گرفت‌ و بالاخره‌ با زور و رودربایستی‌ من‌ را خانه برد‌ خیلی‌ هم‌ خدمت‌ کرد به‌ من، بعد آخر شب‌ به‌ من‌ گفت:‌ آقا ما یک‌ جلسه‌ای‌ داریم‌ شما بیاید برویم‌ توی‌ این‌ جلسه، گفتم‌ می‌آیم، خلاصه مرا بردند توی‌ آن‌ جلسه، وقتی‌ نشستم‌ توی‌ جلسه، دیدم‌ این‌ سبیل‌ گُنده‌ها، سبیل‌ کشیده‌ها می‌آیند، تعجب‌ کردم، چه‌ خبر است، یک‌ وقت‌ مَنقَلی‌ پر از آتش‌ که‌ آتش‌ زغالی‌ که‌ اَلُو داشت، این‌را هم‌ آوردند، یک‌ مجمع‌ را هم‌ آوردند گذاشتند روی‌ این‌ آتش‌ها، روی‌ این‌ منقل‌ .من‌ تعجب‌ کردم، ترس‌ هم‌ من‌را گرفته‌ بود که‌ این‌ها چه‌ کار می‌خواهند بکنند، یک‌وقت‌ دیدم‌ یک‌ جوانی‌ زیر غُل‌ و زنجیر، قیافه‌ای شبیه مردم‌ همدان‌ داشت، آوردند. یک‌ سفره‌ چرمی‌ هم‌ پَهْن‌ کردند، او را نشاندند روی‌ سفره‌ چرمی‌ و کسی‌ با یک‌ ضربت‌ گردنش ‌را زد، آن‌ مجمع‌ که‌ داغ‌ بود گذاشتند روی‌ گردن‌ این‌که‌ خون‌ بیرون‌ نیاید، غُل‌ و زنجیرها را هم‌ باز کردند این‌ هی‌ دست‌ و پا می‌زد این‌ها هم‌ قاه‌ قاه‌ می‌خندیدند. من‌ غش‌ کردم‌.

بالاخره‌ قضیه‌ تمام‌ شد و من‌ در حال‌ غش‌ بودم، کم‌کم‌ مَرا به‌ هوش‌ آوردند اما آن‌ موقعی‌ که‌ نزدیک‌ بود به‌ هوش‌ بیایم‌ می‌دیدم‌ با هم‌ زمزمه‌ دارند، این‌ شیعه‌ است‌ این‌را هم‌ بیاورید دومی‌اش‌ باشد، آن‌ طلبه‌ می‌گفت:‌ نه‌ بابا من‌ درس‌ پیش‌ ایشان‌ خواندم، این‌ از آن‌ سنی‌های‌ داغ‌ است‌ معلم‌ من‌ بوده، بالاخره‌ من‌ را نجات‌ داد، آمدیم‌ خانه، وقتی‌ من‌ حال‌ آمدم، این‌ طلبه‌ به‌ من‌ گفت:‌ آقا من‌ سنی‌ هستم، اما مُرید شما هستم، می‌دانید شما را خیلی‌ دوست‌ دارم، نمی‌خواستم‌ ناراحتتان‌ کنم، اما بُردم‌ آن‌جا یک‌ پیام‌ بدهید به‌ علمای‌ نجف‌ و پیام‌ این، که‌ شما عُمَرکُشون‌ کنید ما هم‌ این‌جور می‌کنیم،‌ ما رسم‌مان‌ است‌ یک‌ شیعه‌ را یک‌ جایی‌ پیدا می‌کنیم‌ زندانی‌اش‌ می‌کنیم‌ غُل‌ و زنجیر می‌کنیم‌ تا شب‌ چهارشنبه، شب‌ چهارشنبه‌ همه‌ ما جمع‌ می‌شویم‌ برای‌ رضایت‌ خدا، قربة الی‌ الله این‌را می‌آوریم‌ و این‌ بلا را به‌ سرش‌ می‌آوریم‌ که‌ تو دیدی.»


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۴ ، ۱۵:۴۱
محمد مهدی متقی
آیا قضیه اجلاس خزر و واگذاری دریای خزر به روسیه (تبدیل مالکیت از 33درصد به 13درصد) به خاطر حمایت سیاسی از ایران صحت دارد؟

چنین چیزی به هیچ وجه صحت نداشته و شایعه ای است که در راستای تضعیف جهت گیری های سیاست خارجی نظام و با اهداف کاملاً سیاسی طرح شده است.و شواهد وقرائن متعددی بر خلاف واقع بودن آن وجود دارد زیرا بخشیدن بخشی از مالکیت کشور در اختیار فرد یا افرادی نیست که بتوانند این کار را انجام دهند . علاوه بر اینکه بر اساس قانون اساسی کلیه توافقات و موافقت نامه های بین المللی باید به امضاء و تأیید مجلس شورای اسلامی برسد و مجلس شورای اسلامی به عنوان نمایندگان مردم از منافع کشور و مردم دفاع نموده و اینگونه نیست که چنین مسأله پر اهمیتی از دید مجلس و گروههای سیاسی و مردم مخفی بماند .به عنوان سند  به متن کامل اعلامیه اجلاس خزر در تهران در لینک زیر اشاره می کینم .

                      - متن اعلامیه اجلاس سران کشورهای ساحلی دریای خزر در تهران

                     


آیا ایران در زمان شوروی سابق، واقعاً مالک 50 درصد خزر بود؟


             

در این باره نکات زیر قابل توجه است:

1 - نقشه خزر و کشورهای ساحلی اش را مقابل تان بگذارید. فارغ از این که در آن سوی خزر یک کشور(شوروی سابق) قرار دارد یا چهار کشور (روسیه،قزاقستان،ترکمنستان و آذربایجان) ، بکوشید با یک خودکار، خزر را طوری تقسیم کنید که 50 درصدش به ایران برسد. آیا با توجه به نقشه و موقعیت طبیعی دریاچه و کشورهای اطرافش چنین تقسیمی اساساً امکان پذیر است؟ کسانی که دم از مالکیت 50 درصدی ایران می زنند، احتمالاً بدون نگاه کردن به نقشه ، به این موضوع فکر کرده اند و با خود گفته اند: دو کشور بوده و یک دریا در میان شان و لابد باید 50 - 50 بین شان تقسیم شود!

2 - اگر به نقشه بنگرید، ایران تنها بخش کوچکی از سواحل جنوبی خزر را در اختیار دارد و چندین برابر آن در اختیار کشورهای دیگر است. چگونه می توان پذیرفت که ایران با اندکی ساحل، صاحب نیمی از خزر شود و بقیه با سواحلی به مراتب طولانی تر از ایران ، مالکیت مشابه داشته باشند. در زمان شوروی سابق هم همین منطق ساده حاکم بود و ان مرزهای طولانی در شمال، غرب و شرق دریا متعلق به شوروی بوده  است.

3 - بارها گفته شده است که در سال های 1921 و 1940 ، ایران و شوروی سابق، معاهده هایی امضا کرده بودند و طبق آن معاهده ها، مالکیت خزر را بین خودشان بالمناصفه تقسیم کرده بودند.
سپس گفته می شود که تجزیه شوروی سابق، نافی حق ایران نیست و کشورهای باقی مانده از شوروی سابق، باید میراث دار آن 50 درصد خودشان باشند نه این که کل خزر را مجدداً بین خود تقسیم کنند.

این سخن در صورتی درست بود که بین ایران و شوروی سابق، چنین معاهده ای وجود می داشت. اما واقعیت این است که در هیچ کجای این دو معاهده، مالکیت خزر بین ایران و شوروی تقسیم نشده است بلکه هر دو کشور توافق کرده اند که در آب های خزر به طور مساوی "حق کشتیرانی" داشته باشند، از معافیت هایی برخوردار شوند و بتوانند تا 10 میل دریایی از سواحل خود ماهیگیری کنند. اگر کلمه به کلمه این دو معاهده را بررسی کنید درخواهید یافت که تقسیم 50 درصد مالکیت دریا در این معاهده ها وجود خارجی ندارد.

مطابق با قراردادهای 1921و 1940، کاسپین یا خزر، دریای ایران و شوروی نامیده شده است و نامی از 50 درصد و یا نیمی از دریا در این قراردادها نیست، شاید بتوان از قراردادهای فوق تعبیر یا تفسیر 50 درصدی برای ایران داشت، اما قبل از انقلاب رژیم پهلوی هرگز نتوانست چنین تعبیری ارائه و اعمال نماید. ضمن اینکه وجود بنادر متعدد شوروی سابق مثل بندر باکو و غیره نشان می‌دهد 50 درصد دریا اختیار ایران نبوده. حق کشتیرانی آزاد هم تنها به معنی آمدن کشتی‌های شوروی سابق به بنادر ایران بود، چون ایران در خزر کشتیرانی نداشت و قایق‌های ماهیگیری ایران هم که از حدی فراتر می‌رفتند گم و غیب می‌شدند که در این‌باره پرونده‌هایی وجود دارد.

امروز که به جای 2 کشور 5 کشور ساحلی در کرانه‌های خزر وجود دارند نیز تعلق 50 درصد دریا به ایران به معنی عدم برخورداری کشور‌های ترکمنستان و آذربایجان به لحاظ جغرافیایی از کل خزر است و قزاقستان و روسیه شرکا و همسایگان ایران می‌شوند که این با واقعیات عینی و جغرافیایی هماهنگ نیست.


بنابراین بهتر است به جای هدر دادن انرژی برای تحقق امر محال، از وضعیت کنونی که هنوز رژیم دریایی مشخصی در دریای خزر مصوب نشده است، برای بهره برداری حداکثری از منابع نفتی خزر استفاده کرد.


تقاضای سهم  20 درصدی ایران از دریای خزر

پس از فروپاشی شوروی کشورهای جدیدالتأسیس میل به تقسیم‌بندی کل دریا داشتند. این در حالی بود که ملاحظات امنیتی ایران و روسیه مغایر با این موضوع بود و اغلب کارشناسان هم بر این نظر بودند که حفظ رژیم مشاع بیشترین منفعت را برای ایران خواهد داشت.

با تأکید ایران و روسیه در جریان مذاکرات بر تقسیم نشدن دریا و حفظ چارچوب مشاع مطابق قراردادهای 21 و 40 کشورهای جدیدالتأسیس همراه روسیه بر تقسیم منابع اصرار کردند. ایران نیز مطرح کرد که در صورت تقسیم منابع، با توجه به این مهم که در دریاچه‌های بسته باید توافق همه کشور‌های ساحلی مبنای رژیم حقوقی باشد، بارعایت اصل انصاف و در نظر گرفته شدن وضع طبیعی و جغرافیایی سواحل سهم ایران حدود 20 درصد از منابع خزر است.

هرکدام از کشورها نیز تاکنون سهمی از منابع را برای خود تعریف و با همسایگان خویش وارد مذاکره و حتی بهره‌برداری در مناطق نزدیک به خود یا شمالی دریا شده‌اند.

بنا بر توافق سران کشور‌ها تا نهایی شدن رژیم حقوقی در مناطق اختلافی میان همسایه‌ها اکتشاف صورت نمی‌گیرد.


چه باید کرد؟

از آن همه اختلاف و تضاد منافع که از هنگامه فروپاشی به بعد درباره دریای خزر وجود داشت تا امروز بخش‌های مهمی حل و فصل شده و در اعلامیه‌های نشست­ها مورد توافق قرار گرفته‌اند، رژیم حقوقی نهایی دریا نیز از روی همین اعلامیه‌ها و نیز توافقات همسایگان درباره تعیین حدود بین خود تهیه خواهد شد. البته هنوز مباحث مهم باقی‌مانده نیز بسیار است. تا اینجای کار و مطابق با سند اجلاس سران در تهران کشورها بر سطح آب و بستر دریا حق حاکمیت ندارند و رژیم حاکم مشاع است، البته تعیین «عرض دریای سرزمینی» یا نوارهای ساحلی هنوز در جریان مذاکرات قرار دارد.

حق کشتیرانی آزاد تنها با پرچم 5 کشور صورت خواهد گرفت، کشورهای ساحلی تعهد کرده‌اند که هر اختلاف نظر درباره خزر را تنها با مذاکره و بدون بهره از نیروی نظامی حل و فصل کنند و خزر را برای همیشه دریای صلح و دوستی باقی بگذارند و. . . . . .

پس تا همین جای کار توافقات مهم و 5 جانبه حاصل شده، اما تعیین حدود برای بهره­برداری منابع هنوز یک بحث مهم و حل نشده است، ضمن اینکه ایران در 20 درصد مورد ادعای خود (برای منابع) اعمال حاکمیت دارد.

افزایش ظرفیت همکاری‌ها مثل کشتیرانی و سوآپ نفت همسایگان و نصب دکل اکتشافی البرز از طرف ایران هم در حال انجام است.

اجماع ایرانیان روی 20 درصد منابع، طبعاً در آینده همسایگان را مجبور به پذیرش خواهد کرد. در این زمینه قطعاً مقاومت ملی مورد نیاز است، البته شاید راه نهایی شدن این حق و اذعان همسایگان به آن قدری طولانی باشد.

دوستی با همسایگان و گفت‌وگو با آنها و روشن بودن ابعاد آنچه به عنوان موضوع خزر مطرح است برای افکار عمومی از الزامات این مسیر است. نورافکن افکار عمومی و رسانه‌ها باید بر آب‌های خزر بتابد تا همگان سهم و حق طبیعی و منطقی خویش را دیده و باور کنند.

منابع:

سایت پرسمان دانشجویی

پول نیوز

خبر انلاین


وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى

 وبلاگ جام الست

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۴ ، ۱۵:۴۱
محمد مهدی متقی

متن شبهه منتشر شده در شبکه های اجتماعی:

قسمت اول:

طبری می نویسد: " سعید ابن عاص" لشگری راهی گرگان نمود. مردم آنجا از راه صلح آمدند. سپس 100 هزار درهم خراج و گاه 200 هزار درهم خراج به اعراب می دادند. لیکن قرارداد از طرف ایرانیان برهم خورد و آنان از دادن خراج به مدینه سرباز زدند و کافر شدند. یکی از شهرهای کرانه جنوب شرقی دریای خزر شهر "تمیشه" بود که به سختی با سپاه اسلام نبرد کرد. "سعید عاص" شهر را محاصره کرد و آنگاه که آذوقه شهر به اتمام رسید مردم از گرسنگی زنهار ( امان ) خواستند، به آن شرط که سپاه "سعید ابن عاص" مردمان شهر را نکشد. لیکن بعد از عقد قرار داد سعید تمام مردمان شهر را به جز یک نفر را در دره ای گرد آورد و تمام افراد شهر را از لب تیغ گذراند. در این کشتار عبدالله پسر عمر، عبدالله پسر عباس، عبدالله پسر زیبر، حسن ابن علی ( امام حسن ) و حسین ابن علی ( امام حسین ) در راس لشگر اسلام قرار داشتند . ( تاریخ طبری )

قسمت دوم:

کشته شدن عثمان و تاخیر 6 ساله فتوحات اسلام در ایران:

عثمان در روز 18 ذوالحجه سال 35 هجری به دست یک گروه 2000 نفری از ناراضیان جهادگر اسلامی که بر ضد او شوریده بودند به هلاکت رسید. به گفته تاریخ نویسان عرب جسدش 3 روز در کوچه ها رها شده بود و کسی حق برداشتن جسدش را نداشته است. ولی در نهایت با پادرمیانی امام علی شبانه جسد را برداشتند. ولی شورشیان جنازه اش را سنگباران نمودند و اجازه دفن او را در گورستان مسلمانان ندادند و او را در گورستان "حش کوکب" یهودیان دفن کردند. بعد از وی امام علی به خلافت رسید. با روی کار آمدن وی شورش "طلحه و زبیر" بر ضد او صورت گرفت که در سال 36 هجری به جنگهای خونین "جمل" انجامید. سپس معاویه بر ضد علی شورید و به جنگ کشتارگرانه "صفین" و "حکمیت" انجامید. بعد از او خوارج علیه علی شوریدند.

بلاذری می نوسید: "اشعث ابن قیس" آذربایجان را فتح کرد و درب آن شهر را به روی سپاه اسلام گشود. در زمان عثمان وی والی آذربایجان شد و در زمان امام علی هم در سمت خود ابقا شد. او شماری زیادی از خانواده های عرب را روانه آذربایجان کرد تا در آنجا سکنی گزینند. عشایر عرب از بصره و کوفه و شام راهی آذربایجان شدند. به گفته وی عده معدودی از عربان زمینهای عجمان را خریدند. لیکن اکثر عربان برای مصادره کردن زمینهای مجوسان با یکدیگر مسابقه نمودند، یعنی هر گروهی هرچه می توانست مصادره می کرد. بدین صورت اموال و زمینهای ایرانیان یکی پس از دیگری به تاراج گذاشته شد و امام علی خلیفه وقت با آن مخالفتی ننمود.


پاسخ شبهه:

پاسخ قسمت اول:

1- خبری که در تاریخ طبری آمده از نظر سند  قابل خدشه است. در سند آن می خوانیم:  سیف بن عمر بن شبه از علی بن محمد از علی بن مجاهد از حنش بن مالک نقل می کند که گفت: ... (متن عربی تاریخ طبری، ج 4، ص 269)طبری در استفاده از مآخذ، اصول اهل حدیث را در نظر نگرفته و از چهره‌های ضعیف هم روایت کرده است.

سیف بن عمر کیست؟ 

وی متهم به زندقه (کافر) است و خود طبری هم نظر مساعدی نسبت به وی ندارد.

 علی بن مجاهد کیست؟(در منابع کهن)
ـ علی بن مجاهد حدیث جعل می کرد و او کتابی در مورد جنگها نوشت و برای سخنان خود، سندهایی را جعل می کرد. (تاریخ بغداد، الخطیب بغدادی(م 463ق)، ج 12، ص 106 همچنین نقلهای متعدد دیگر مبنی بر دروغگو بودن او را ذکر می کند؛ تهذیب الکمال، مزی (م 742ق) ج 21، ص 118)
ـ علی بن مجاهد دروغگو است. (الجرح و التعدیل، تألیف ابوحاتم رازی(م 327)، ج 6، ص 205)

2- خلفای سه گانه مورد غضب امام علی و به تبع او، فرزندانش بودند. با این حال چگونه قابل قبول است اینان زیر پرچم خلفا بروند؟ بله با توجه به اینکه در عمل اداره ی اسلام در دست آنها بود، گاهی امام علی(ع) آنان را راهنمایی می کرد اما هیچگاه جزء دار و دسته ی آنها نشد. حتی عمر در ابتدا می خواست فرماندهی سپاه اسلام در حمله به ایران را به امام علی بسپارد اما حضرت نپذیرفت.

3- خلفای سه گانه که جای خود دارد، اساسا سیره ی ائمه این بود که زیر پرچم غیر معصوم نمی رفتند برای همین همواره مورد آزار و اذیت حاکمان بودند.

4- طبق روایتهای متعدد، امام علی بسیار مراقب جان امام حسن(ع) و امام حسین(ع) بود و ظاهرا هدف اصلی امام علی این بود که آنها پس از او عهده دار امامت شوند. در عین حال از اینکه فرزند دیگرش محمد حنفیه در خط مقدم جنگ باشد، ابایی نداشت. یک بار منافقان به محمد حنفیه گفتند: چرا امیرالمؤمنین تو را در جنگ جلو می اندازد و حسن و حسین را نه؟ جواب داد: چون آن دو، چشمان اویند و من دست راست او و او با دست راستش از چشمانش دفاع می کند. (برای آگاهی از این دست روایتها به دانشنامه امام حسین(ع)، ری شهری، ج 2، ص 396 ـ 401 مراجعه شود)
از این روایتها هم به دست می آید که امام علی به آنها اجازه شرکت در جنگ ایران نمی داده است.


پاسخ قسمت دوم:

1- نه تنها امام علی(ع) اموالی را که عثمان به اشعث داده بود ، پس گرفت، بلکه او را از حکومت آذربایجان خلع کرد.:

وقتی که اشعث از سوی عثمان، عامل آذربایجان شد، عثمان اموال فراوان را به ناحق به او بخشید. امام علی(ع) که به حکومت رسید، از او خواست اموال را برگرداند. وی هنگامی که فرمان امام را دریافت کرد، خواست به معاویه ملحق شود حتی از همین هنگام بنای مکاتبه با معاویه را گذارد. او با یارانش مشورت کرد و آن ها او را از این کار منع کردند. در نتیجه به معاویه نپیوست.
بعد از این که سخن اشعث در منزلش مبنى بر ملحق شدن به معاویه و توبیخ مردم ، به کوفه رسید، امیرالمؤمنین على (ع )، نامه اى به او نوشت و او را توبیخ کرد . دستور داد که به کوفه بیاید . نامه را همراه حجر بن عدى کندى که از قبیله او بود، فرستاد. حجر اشعث را ملامت کرد و گفت: آیا تو قوم و مردم دیارت و امیرالمؤمنین را رها مى کنى و به اهل شام ملحق خواهى شد؟!
حجر همراه اشعث بود تا این که او را به کوفه آورد. وسائل او را نزد على (ع ) آوردند. حضرت آن ها را گرفت و این واقعه در نخیله اتّفاق افتاد. سپس اشعث از حسن ، حسین ، و عبداللّه بن جعفر شفاعت خواست . حضرت مبلغی به او داد. اشعث گفت : این ها کافى نیست . حضرت فرمود: یک درهم به آن اضافه نمى کنم (منهاج البراعة ، ج 17، ص 183)

2- از تاریخ چنین استنباط مى شود که اشعث براى کسب مقام مکررّا به نزد حضرت امیر مى رفت . روزى حضرت به تندى با او سخن گفت و او حضرت را تهدید به مرگ کرد. حضرت به اشعث گفت : اءبا لموت تخوّفنى او تهدّدنى ما ابالى وقعت على الموت او وقع الموت علىّ؛
آیا مرا با مرگ مى ترسانى یا تهدید مى نمایى . قسم به خدا باکى ندارم که مرگ مرا فرا گیرد یا من او را فرا گیرم .(بحار الأنوار، علامة المجلسی ، ج 42، ص 233)

3-امیرالمؤمنین (ع ) بعد از این که قصّه برادرش ، عقیل را طى خطبه اى ذکر مى کرد، درباره اشعث بن قیس چین مى فرماید:
و شگفت تر از سرگذشت عقیل ، آن است که شخصى (اشعث بن قیس ) در شب نزد ما آمد با ارمغانى در ظرف سر بسته و حلوایى که آن را دشمن داشته ، به آن بدبین بودم ؛ به طورى که گویا با آب دهن ، یا قى مار خمیر شده بود. به او گفتم : آیا این عطیه است یا زکات یا صدقه که زکات و صدقه بر ما اهل بیت حرام است ، گفت ، صدقه و زکات نیست ، بلکه هدیه است . پس گفتم : مادرت در سوگ تو به نشیند! از راه دین خدا آمده اى مرا بفریبى ؟ آیا درک نکرده ، نمى فهمى ، یا دیوانه اى و جن زده یا بیهوده سخن مى گویى ؟!
سوگند به خدا اگر هفت اقلیم را با هر چه در زیر آسمان هاى آن هاست ،به من دهند. براى این که خدا را درباره مورچه اى - که پوست جوى از آن بربایم - خدا را نافرمانى نمایم ، این کار را نمى کنم . به تحقیق دنیاى شما نزد من پست تر و خوارتر است از برگى که در دهان ملخى باشد که آن را مى جود .چه کار است على را با نعمتى که از دست مى رود و خوشى که برجا نمى ماند! به خدا پناه مى برم از خواب عقل و از زشتى لغزش و تنها از او یارى مى جوییم . (نهج البلاغه فیض الاسلام ، خطبه 25، ص 713 )

4- بلاذرى مى نویسد: حضرت على (ع ) اشعث را بعد از برکنارى از کارگزارى آذربایجان ، به حلوان (سر پل ذهاب فعلى ) و اطراف آن فرستاد . بعدا از او خواست که به کوفه بیاید . حضرت نسبت به اموالى که از حلوان و آذربایجان آورده بود، سؤ ال کرده ، درباره آن تحقیق و بازجویى نمود. اشعث ناراحت شده ، با معاویه مکاتبه مى کرد. (سفینة البحار، ج 1، ص 702)


وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى

 وبلاگ جام الست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۴ ، ۱۵:۴۰
محمد مهدی متقی

متن شایعه منتشر شده در شبکه های اجتماعی به همراه تصویر:

 دانشجوی ممتاز دانشگاه فردوسی مشهد در ...یکی از رشته های مهندسی..به خاطر یک قوطی آبجو،بعد از 6 روز بازداشت....29 بار تجاوز توسط 7 نفر...در آخر 80 ضربه حد!!!!به نظرتان در نگاه او چه دیدم؟؟؟؟فقط نفرت

                                     

پاسخ شایعه:

1-رسانه های ضد انقلاب اخیرا با انتشار این خبر کذب سعی در منحرف کردن افکار عمومی دارند این درحالی است که اگر شما این عکس را در سرویس عکس گوگل بصورت معکوس (آپلود و سرچ) جستجو کنید درمی یابید که این عکس مربوط  به تجاوز و شلاق زدن به یک دختر عربستانی است که در شبکه خبری سی ان ان و برخی دیگر از سایتهای خارجی منتشر شده است.

http://ireport.cnn.com/docs/DOC-1222509

http://directorblue.blogspot.com/2013/04/tolerance-shiite-woman-sentenced-to-8.html


2- متن منتشر شده نیز مانند تصویر دروغی بیش نیست و هیچ گونه سند و منبعی بر این ادعا وجود ندارد. ای کاش سازندگان این دروغ های بی پایه و اساس نگاهی هم به قوانین جمهوری اسلامی ایران بیندازند.


3- فصل بیست وهشتم قانون مجازات  اسلامی در باب تجاهر به استعمال مشروبات الکی قرارداده شده بر این اساس ماده 701 آن قانون بیان داشته هرکس متجاهراً و بنحو علن در اماکن ومعابر ومجامع عمومی مشروبات الکلی استعمال نماید علاوه بر اجرای حد شرعی شرب خمر به دو تا شش ماه حبس تعزیری محکوم می شود.

باید دانست خریدن وحمل یا نگهداری مشروبات الکلی نیز جرم است وبموجب ماده 702قانون مجازات اسلامی مرتکب به سه تا شش ماه حبس و یا تا 74 ضربه شلاق محکوم می شود البته قصد مرتکب که به قصد کسب منفعت باشد یا نباشد تاثیری در این جرم ندارد.

http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=251095


وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى

م.م.م

 وبلاگ جام الست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۴ ، ۱۵:۴۰
محمد مهدی متقی

از بس که نداشته هایمان را به رخمان کشیدند ما ایرانیان، ایران را از سومالی و بنگلادش هم کمتر میدانیم . کمی هم از داشته هایمان بدانیم ...


ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ...
ﺍﻣﻦ ﺗﺮﯾﻦ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺑﻪ ﯾﺎﺭﯼ ﭘﺪﺍﻓﻨﺪ ﻫﻮﺍﯾﯽ ﺧﺎﺗﻢ ﺍﻻﻧﺒﯿﺎ(ﺹ‏)

ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ...
ﺟﺰﻭ ﺑﯿﺴﺖ ﮐﺸﻮﺭ ﺳﺎﺯﻧﺪﻩ ﻧﺎﻭﺷﮑﻦ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎ

ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ...
ﺩﺍﺭﻧﺪﻩ ﺭﮐﻮﺭﺩ ﺳﺮﯾﻊ ﺗﺮﯾﻦ ﺍﮊﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎ(100متر در ثانیه)

ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ...
ﺷﮑﺎﺭگاه ﭘﻬﭙﺎﺩ RQ170 ﻓﻮﻕ ﭘﯿﺸﺮﻓﺘﻪ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎی ﻭ ﺳﺎﺧﺖ ﻣﺪﻝ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ

ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ...
ﺟﺰﻭ ﭼﻬﺎﺭ ﮐﺸﻮﺭ ﺳﺎﺯﻧﺪﻩ ﭘﻬﭙﺎﺩ ﻣﻮﺷﮏ ﺍﻧﺪﺍﺯ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎ

ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ...
ﺩﺍﺭﻧﺪﻩ ﺭﮐﻮﺭﺩ ﭘﯿﺸﺮﻓﺘﻪ ﺗﺮﯾﻦ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﻫﻮﺍﯾﯽ ﺩﻧﯿﺎ ﺩﺭ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﺣﻤﻠﻪ ﺑﻪ ﺍﭺ3

ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ...
ﯾﻌﻨﯽ ﻣﻘﺎﻭﻣﺖ ﺍﺳﺮﺍﺋﯿﻞ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺗﺠﻬﯿﺰﺍﺗﺶ ﻓﻘﻂ ﻭ ﻓﻘﻂ 33 ﺭﻭﺯ

ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ...
ﭘﺮﻭﺍﺯ ﻣﻮﻓﻖ ﭘﻬﭙﺎﺩ ﺷﺎﻫﺪ ﺑﺮﻓﺮﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺍﺳﺮﺍﺋﯿﻞ ﺑﻪ ﻣﺪﺕ 3ﺳﺎﻋﺖ ﻭ ﻋﮑﺴﺒﺮﺩﺍﺭﯼ ﺍﺯ ﻧﻘﺎﻁ ﻓﻮﻕ ﻣﺤﺮﻣﺎﻧﻪ ﺑﺪﻭﻥ ﻫﯿﭻ ﻣﺎﻧﻌﯽ

ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ...
ﯾﻌﻨﯽ ﻋﮑﺲ ﺑﺮﺩﺍﺭﯼ ﺍﺯ ﺧﺎﮎ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﻭﯾﺎﯾﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﻭ ﺍﺳﺮﺍﺋﯿﻞ!!!

ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ...
ﺟﺰﻭ ﭼﻬﺎﺭ ﮐﺸﻮﺭ ﻣﻮﻓﻖ ﺩﺭ ﺷﺒﯿﻪ ﺳﺎﺯﯼ ﺣﯿﻮﺍﻧﯽ

ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ...
ﺩﻭﻣﯿﻦ ﮐﺸﻮﺭ ﺑﺮﺗﺮ ﺩﻧﯿﺎ ﺩﺭ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺕ ﻣﻐﺰ ﻭ ﻧﺨﺎﻉ

ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ...
ﮐﺸﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺍﻟﻘﺎﻋﺪﻩ, ﺩﺍﻋﺶ, ﻃﺎﻟﺒﺎﻥ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ, ﺣﺘﯽ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﻭ ﺍﺳﺮﺍﯾﯿﻞ ﻫﻢ نمی توﺍﻧﻨﺪ ﺍﻣﻨﯿﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﯽ ﺛﺒﺎﺕ ﮐﻨﻨﺪ

ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ...
ﮐﺸﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺗﻌﺎﺩﻝ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ

ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ...
ﮐﺸﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺑﺠﻨﮕﻨﺪ, ﺗﮏ ﺑﻪ ﺗﮏ ﻭﺍﺭﺩ ﻧﻤﯿﺸﻮﻧﺪ, ﺑﻠﮑﻪ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻗﺪﺭﺕ ﺑﯿﺤﺪﺵ ۸۴ ﮐﺸﻮﺭ ﻣﺘﺤﺪﺃ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺣﻤﻠﻪ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﻭ ﺁﺧﺮ ﻫﻢ ﭘﺲ ﺍﺯ ۸ ﺳﺎﻝ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﯾﮏ ﻭﺟﺐ ﺍﺯ ﺧﺎﮐﺶ ﺭﺍ ﺍﺷﻐﺎﻝ ﮐﻨﻨﺪ.

ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ...
ﺟﺰﻭ ﺩﻩ ﮐﺸﻮﺭ ﺑﺮﺗﺮ ﺩﻧﯿﺎ ﺩﺭ ﻋﻠﻮﻡ ﻧﺎﻧﻮﺗﮑﻨﻮﻟﻮﮊﯼ

ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ...
ﺗﻨﻬﺎ ﮐﺸﻮﺭ ﺩﺳﺖ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﺑﺮ ﺗﮑﻨﻮﻟﻮﮊﯼ ﻫﺴﺘﻪ ﺍﯼ ﺑﺪﻭﻥ ﮐﻤﮏ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ

ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ...
ﺍﻭﻟﯿﻦ ﮐﺸﻮﺭ ﺳﺎﺯﻧﺪﻩ ﺩﺍﺭﻭﯼ ﮔﯿﺎﻫﯽ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺍﻡ.ﺍﺱ

ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ...
ﮐﺸﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺩﺷﻤﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﺎﺑﻮﺩﯼ ﺍﺵ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺭﺳﯿﺪ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺧﻮﺩﺑﺎﻭﺭﯼ ﻣﺮﺩﻣﺎﻧﺶ ﺭﺍ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﮐﻨﺪ

ﻫﻤﻮﻃﻦ :
ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ را دست کم نگیریم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۴ ، ۱۵:۴۰
محمد مهدی متقی

متن شایعه به همراه تصویر:

دولت فرانسه به مناسبت نتیجه مثبت توافق گروه5+1 با ایران و لغو تحریمها دیشب به افتخار ایران زمین به مدت دو ساعت برج ایفل را به سه رنگ زیبای سبز سفید و قرمز مزین و نورافشانی کرد.

                                                       

پاسخ شایعه:

تصاویر منتشر شده  مربوط به نورافشانی برج ایفل به رنگ پرچم کشور مکزیک هست.که در چهارده جولای 2015 به مناسبت حضور رییس جمهور کشور مکزیک در پاریس انجام شد.

همانطو که میدانید رنگهای پرچم ایران به صورت افقی می باشد و پرچم کشور مکزیک به صورت عمودی.

تصاویر کامل مراسم نورافشانی به افتخار کشور مکزیک در لینکهای زیر:

http://www.zimbio.com/pictures/5kiwxpqWOyQ/2015+Bastille+Day+Fireworks+Eiffel/browse

http://www.gettyimages.com/detail/news-photo/the-eiffel-tower-is-enlightened-with-colors-of-the-mexican-news-photo/480693584

پرچم کشور مکزیک:

                                

وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى

محمد مهدی متقی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۴ ، ۱۵:۳۹
محمد مهدی متقی