جام الست

پاسخ گویی به شبهات سیاسی ، مذهبی

جام الست

پاسخ گویی به شبهات سیاسی ، مذهبی

جام الست

پاسخ گویی به شبهات سیاسی ، مذهبی

آدرس کانال تلگرام:
https://t.me/jamealasst

آدرس صفحه اینستاگرام:
instagram.com/mohammad_mahdi_mottaghi

نویسندگان

۴۷ مطلب توسط «محمد مهدی متقی» ثبت شده است

معمولا در ایام انتخابات و همچنین این روزها، پیامی با عنوان «حدیث انتخاباتی از امام صادق(ع)» در شبکه های اجتماعی منتشر میشود، که متاسفانه این حدیث دستکاری، و دچار تحریف هایی شده است و هرگز متن حدیث آنگونه که پخش شده نبوده و مفهوم حدیث نیز به اشتباه بیان میگردد!

***متن حدیث منتشره چنین است:

" حدیث انتخاباتی
شخصی از امام صادق علیه السلام پرسید:
- بین دو حاکم در تردیدم، چه کنم؟
- عادل، صادق، فقیه و با تقواترین را انتخاب کن!
- اگر به تشخیص نرسیدم؟
- ببین افراد متدین به کدامیک متمایل اند.
- اگر نفهمیدم؟
- بنگر به مخالفان آئین ما ، کدام یک را بیشتر می پسندند، او را کنار
بگذار و ببین کدام بیشتر خشمگینشان می کند، او را برگزین.
اصول کافی- جلد 1 ص 86"



متن اصلی حدیث چنین است:

اصول کافى جلد 1 ص : 86 روایة:

«« مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ
مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَى عَنْ دَاوُدَ بْنِ
الْحُصَیْنِ عَنْ عُمَرَ بْنِ حَنْظَلَةَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ
اللَّهِ ع- عَنْ رَجُلَیْنِ مِنْ أَصْحَابِنَا بَیْنَهُمَا مُنَازَعَةٌ
فِی دَیْنٍ أَوْ مِیرَاثٍ فَتَحَاکَمَا إِلَى السُّلْطَانِ وَ إِلَى
الْقُضَاةِ أَ یَحِلُّ ذَلِکَ قَالَ مَنْ تَحَاکَمَ إِلَیْهِمْ فِی حَقٍّ
أَوْ بَاطِلٍ فَإِنَّمَا تَحَاکَمَ إِلَى الطَّاغُوتِ وَ مَا یَحْکُمُ
لَهُ فَإِنَّمَا یَأْخُذُ سُحْتاً وَ إِنْ کَانَ حَقّاً ثَابِتاً
لِأَنَّهُ أَخَذَهُ بِحُکْمِ الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أَمَرَ اللَّهُ أَنْ
یُکْفَرَ بِهِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى یُرِیدُونَ أَنْ یَتَحاکَمُوا
إِلَى الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ یَکْفُرُوا بِهِ قُلْتُ
فَکَیْفَ یَصْنَعَانِ قَالَ یَنْظُرَانِ إِلَى مَنْ کَانَ مِنْکُمْ
مِمَّنْ قَدْ رَوَى حَدِیثَنَا وَ نَظَرَ فِی حَلَالِنَا وَ حَرَامِنَا
وَ عَرَفَ أَحْکَامَنَا فَلْیَرْضَوْا بِهِ حَکَماً فَإِنِّی قَدْ
جَعَلْتُهُ عَلَیْکُمْ حَاکِماً فَإِذَا حَکَمَ بِحُکْمِنَا فَلَمْ
یَقْبَلْهُ مِنْهُ فَإِنَّمَا اسْتَخَفَّ بِحُکْمِ اللَّهِ وَ عَلَیْنَا
رَدَّ وَ الرَّادُّ عَلَیْنَا الرَّادُّ عَلَى اللَّهِ وَ هُوَ عَلَى
حَدِّ الشِّرْکِ بِاللَّهِ قُلْتُ فَإِنْ کَانَ کُلُّ رَجُلٍ اخْتَارَ
رَجُلًا مِنْ أَصْحَابِنَا فَرَضِیَا أَنْ یَکُونَا النَّاظِرَیْنِ فِی
حَقِّهِمَا وَ اخْتَلَفَا فِیمَا حَکَمَا وَ کِلَاهُمَا اخْتَلَفَا فِی
حَدِیثِکُمْ- قَالَ الْحُکْمُ مَا حَکَمَ بِهِ أَعْدَلُهُمَا وَ
أَفْقَهُهُمَا وَ أَصْدَقُهُمَا فِی الْحَدِیثِ وَ أَوْرَعُهُمَا وَ لَا
یَلْتَفِتْ إِلَى مَا یَحْکُمُ بِهِ الْآخَرُ قَالَ قُلْتُ فَإِنَّهُمَا
عَدْلَانِ مَرْضِیَّانِ عِنْدَ أَصْحَابِنَا لَا یُفَضَّلُ وَاحِدٌ
مِنْهُمَا عَلَى الْآخَرِ قَالَ فَقَالَ یُنْظَرُ إِلَى مَا کَانَ مِنْ
رِوَایَتِهِمْ عَنَّا فِی ذَلِکَ الَّذِی حَکَمَا بِهِ الْمُجْمَعَ
عَلَیْهِ مِنْ أَصْحَابِکَ فَیُؤْخَذُ بِهِ مِنْ حُکْمِنَا وَ یُتْرَکُ
الشَّاذُّ الَّذِی لَیْسَ بِمَشْهُورٍ عِنْدَ أَصْحَابِکَ فَإِنَّ
الْمُجْمَعَ عَلَیْهِ لَا رَیْبَ فِیهِ وَ إِنَّمَا الْأُمُورُ ثَلَاثَةٌ
أَمْرٌ بَیِّنٌ رُشْدُهُ فَیُتَّبَعُ وَ أَمْرٌ بَیِّنٌ غَیُّهُ
فَیُجْتَنَبُ وَ أَمْرٌ مُشْکِلٌ یُرَدُّ عِلْمُهُ إِلَى اللَّهِ وَ
إِلَى رَسُولِهِ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص حَلَالٌ بَیِّنٌ وَ حَرَامٌ
بَیِّنٌ وَ شُبُهَاتٌ بَیْنَ ذَلِکَ فَمَنْ تَرَکَ الشُّبُهَاتِ نَجَا
مِنَ الْمُحَرَّمَاتِ وَ مَنْ أَخَذَ بِالشُّبُهَاتِ ارْتَکَبَ
الْمُحَرَّمَاتِ وَ هَلَکَ مِنْ حَیْثُ لَا یَعْلَمُ قُلْتُ فَإِنْ کَانَ
الْخَبَرَانِ عَنْکُمَا مَشْهُورَیْنِ قَدْ رَوَاهُمَا الثِّقَاتُ
عَنْکُمْ قَالَ یُنْظَرُ فَمَا وَافَقَ حُکْمُهُ حُکْمَ الْکِتَابِ وَ
السُّنَّةِ وَ خَالَفَ الْعَامَّةَ فَیُؤْخَذُ بِهِ وَ یُتْرَکُ مَا
خَالَفَ حُکْمُهُ حُکْمَ الْکِتَابِ وَ السُّنَّةِ وَ وَافَقَ
الْعَامَّةَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ أَ رَأَیْتَ إِنْ کَانَ
الْفَقِیهَانِ عَرَفَا حُکْمَهُ مِنَ الْکِتَابِ وَ السُّنَّةِ وَ
وَجَدْنَا أَحَدَ الْخَبَرَیْنِ مُوَافِقاً لِلْعَامَّةِ وَ الْآخَرَ
مُخَالِفاً لَهُمْ بِأَیِّ الْخَبَرَیْنِ یُؤْخَذُ قَالَ مَا خَالَفَ
الْعَامَّةَ فَفِیهِ الرَّشَادُ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ فَإِنْ
وَافَقَهُمَا الْخَبَرَانِ جَمِیعاً قَالَ یُنْظَرُ إِلَى مَا هُمْ
إِلَیْهِ أَمْیَلُ حُکَّامُهُمْ وَ قُضَاتُهُمْ فَیُ
تْرَکُ وَ یُؤْخَذُ بِالْآخَرِ قُلْتُ فَإِنْ وَافَقَ حُکَّامُهُمُ
الْخَبَرَیْنِ جَمِیعاً قَالَ إِذَا کَانَ ذَلِکَ فَأَرْجِهْ حَتَّى
تَلْقَى إِمَامَکَ فَإِنَّ الْوُقُوفَ عِنْدَ الشُّبُهَاتِ خَیْرٌ مِنَ
الِاقْتِحَامِ فِی الْهَلَکَاتِ‏


عمر بن حنظله گوید: از امام ششم (ع) پرسیدم: دو مرد از هم مذهبان ما در
باره دین یا ارث اختلاف کنند، نزد سلطان وقت یا قاضیان معروف به محاکمه
روند، آیا حلال است این کار؟

فرمود: هر که به حق یا ناحق نزد آنها به محاکمه رود پیش طاغوت به محاکمه
رفته با اینکه خدا فرمان داده به طاغوت کفر ورزند و پشت کنند، خداى تعالى
فرماید (23 سوره 4): «مى‏خواهند پیش طاغوت به محاکمه روند با اینکه دستور
دارند بدان کافر باشند» (طاغوت یعنى بسیار سرکش و مقصود از آن شیطان است
و قاضیان ناحق که از طرف حکومت جور باشند طاغوت خوانده شده‏اند).

عرض کردم: پس چه کنند؟

فرمود: متوجه شوند به یکى از شماها که حدیث ما را روایت کند و در حلال و
حرام ما نظر دارد و احکام ما را مى‏داند و به حکمیت او راضى شوند که او
را حاکم شماها مقرر ساختم و اگر طبق حکم ما قضاوت کند و از او نپذیرد
(یعنى کسى که حکم بر ضرر او است) همانا حکم ما را سبک شمرده و ما را رد
کرده و راد بر ما بر خدا رد کرده و این خود در مرز شرک به خدا است.

گفتم: اگر هر کدام شخصى را حکم ساخت و راضى شدند که آن دو شخصى ناظر در
حق آنها باشند و آن دو حکم حکم مختلف دادند و هر دو حدیث از شما دارند و
حدیث‏ها مختلف‏

هستند؟

فرمود: حکم آن درست است که عادلتر و فقیه‏تر و در نقل حدیث راستگوتر و با
تقوى‏تر است و به حکم آن دیگرى توجه نشود.

گفتم: هر دو در نظر اصحاب ما عادلند و پیش شیعه رضایت بخشند و بر هم
برترى و مزیتى ندارند.

فرمود: به آن روایتى توجه شود که از ما نقل شده و مدرک حکم آنها است، به
هر کدام از دو روایت که مورد اتفاق شیعه است عمل شود و آن روایت شاذ و
غیر معروف نزد شیعه ترک شود، زیرا در روایت مورد اتفاق تردیدى نیست و
همانا امور بر سه گونه است:

امرى که روشن است درست و حق است، باید پیروى شود. و امرى که معلوم است
ناحق است و گمراهى است باید از آن اجتناب شود.

و امر مشکلى که باید به خدا و رسولش برگردد، رسول خدا (ص) فرمود: حلالى
است روشن و حرامى است روشن و در بین این امور مشتبهى هم هست، هر که مورد
شبهه را ترک کرد، از محرمات نجات یافته و هر که بدان اخذ کرد و در نتیجه
مرتکب حرام شود و ندانسته هلاک گردد.

گفتم: اگر هر دو روایت از شما مشهورند و رجال موثق هر دو را نقل کردند از قول شما؟

فرمود: توجه شود هر کدام با قرآن و سنت موافق است و با عامه مخالف است
بدان عمل شود و آن که حکمش بر خلاف قرآن و سنت و موافق عامه است ترک شود.

گفتم: قربانت، اگر دو تن فقیه حکم، هر دو حکم خود را موافق کتاب و سنت
تشخیص دهند ولى یکى از دو خبر مدرک‏

حکم موافق عامه است و دیگرى مخالف عامه به کدام از دو خبر عمل شود؟

فرمود: آنکه مخالف عامه است مایه رشد و هدایت است.

عرض کردم: قربانت، اگر هر دو خبر موافق عامه هستند (یعنى هر کدام موافق
یکى از مذاهب عامه است)؟

فرمود: توجه شود هر کدام بیشتر مورد میل حکام و قضاتند ترک شود و به دیگرى عمل شود.

گفتم: اگر هر دو از این نظر برابر باشند و مورد میل حکام باشند؟

فرمود: اگر چنین باشد، باید صبر کنى تا حضور امام برسى زیرا توقف در مورد
اشتباه بهتر از افتادن در هلاکت است.»»


•~• و اما بخشی از تحریف هایی که در این حدیث صورت گرفته است:

1. حاکم در این روایت به معنای «قاضی» است نه حاکم به معنای مدیر یک
مملکت یا مسئول و ... !

2. «افراد متدین به کدام حاکم متمایلند» در حدیث به این شکل وجود ندارد!!
بلکه آنچه در حدیث آمده است این است که کدام روایت از روایتهائی که هر
کدام از دو حاکم بدان استناد می کنند، توسط رجال موثق دیگر نقل شده است و
رجال موثق به آن عمل می کنند!

3. «بنگر به مخالفان آئین ما، کدام یک را بیشتر می پسندند، او را کنار
بگذار و ببین کدام بیشتر خشمگینشان می کند، او را برگزین.» این قسمت از
روایت نیز دچار تحریف عجیب و غریبی شده است! چرا که در روایت منظور از
مخالفین، اهل سنت هستند، و بحث از این نیست که آن ها کدام حاکم را بیشتر
می پسندند! بلکه منظور این است که کدام روایت از روایت هائی که مورد
استناد این دو قاضی است مخالف با فتوای اهل سنت است. دلیل این امر این
است که وقتی هر دو قاضی، ثقه و عادل هستند و دروغ نمی گویند، قطعا هر دو
نفر، روایت مورد استناد خود را از امام علیه السلام شنیده اند و این نشان
می دهد که یکی دفعاتی که امام در حال بیان حکم بوده اند مجبور به تقیه
شده اند و حکم اهل سنت را بیان کرده اند.

*** بنابراین، چنین حدیثی با این مختصات و جملات [4،5 خط] که پخش میشود،
وجود ندارد! بلکه همانگونه که در بالا ذکر شد، اصل این روایت، روایتی است
مفصل در باب اختلاف حدیث! و متاسفانه با دستکاری و تحریف، نتیجه ای دیگر
و عجیب از آن گرفته شده است. و تاسف بار تر اینکه، خیلی از گروه ها و
کانالها در شبکه های اجتماعی نیز آن را منعکس میکنند!

قبل از انتشار پیامی، بویژه در باب احادیث، تأمل و تحقیق کنیم.

منبع:

بصیرت افزایی
http://basiratafzayi.blogfa.com/post/34

۱۸ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۴ ، ۲۰:۴۴
محمد مهدی متقی

شهرام جزایری پس از دستگیری

در اردیبهشت سال 80 از سوی مقام معظم رهبری فرمانی تحت عنوان فرمان هشت ماده‌ای برای مبارزه با فساد صادر شد.

در بخشی از این فرمان خطاب به روسای قوای سه‌گانه آمده است: اگر دست مفسدان و سوء استفاده ‏کنندگان از امکانات حکومتى قطع نشود و اگر امتیازطلبان و زیاده ‏خواهان پر مدعا و انحصارجو طرد نشوند، سرمایه ‏گذار و تولیدکننده و اشتغال ‏طلب، همه احساس ناامنى و نومیدى خواهند کرد و کسانى از آنان به استفاده از راه‌هاى نامشروع و غیرقانونى تشویق خواهند شد.

تنها یک سال پس از صدور این فرمان هشت‌ماده‌ای پرده از راز یک فساد اقتصادی کلان که عمده آن بر پایه پرداخت رشوه‌های کلان بود برداشته شد.

در این فساد نام فردی به میان آمد که شهرام جزایری نام داشته و در سن 29 سالگی و در سال 81 به عنوان مفسد اقتصادی در رسانه‌ها و مردم شناخته شد.

این فرد در ابتدا از سوی رسانه‌ها به عنوان مفسد اقتصادی شناخته شد و سپس مشخص شد که در پرونده وی موارد اتهامی از جمله رشوه‌های کلان وجود دارد.

شعب 69 و 70 دادگاه تجدیدنظر استان تهران به ریاست قاضی ولدخانی (شعبه 69) و میری لواسانی (شعبه 70) آرای صادره از سوی شعبه 1192 دادگاه عمومی تهران در خصوص اتهامات شهرام جزایری عرب را تأیید کرد.

اتهامات وارده به جزایری عبارتند از 1- تحصیل مال از طریق نامشروع 2- پرداخت رشوه به دفعات و به افراد مختلف 3- تحصیل معافیت از خدمت نظام وظیفه عمومی به صورت متقلبانه 4- اعمال نفوذ برخلاف حق و مقررات قانونی 5- تصرف غیرمجاز در اموال و وجوه توقیف شده و 6- خروج غیر مجاز از مرزهای کشور.نهایتاً پس از برگزاری جلسات متعدد دادگاه در تاریخ 6 خرداد ماه سال 87 از طریق قوه قضاییه اعلام شد که شهرام جزایری به پرداخت جریمه 145 میلیون دلاری محکوم شده است.

شهرام جزایری عرب بابت اتهامات فوق به 11 یازده سال حبس تعزیری، رد مبلغ 48 میلیون و 600 هزار و 185 دلار آمریکا به بانک ملی ایران و صندوق ضمانت صادرات، پرداخت جزای نقدی معادل 2 برابر مبلغ فوق‌الذکر (97 میلیون و 200 هزار و 370 دلار آمریکا) به صندوق دولت جمهوری اسلامی ایران و محرومیت از فعالیت‌ بازرگانی در بخش صادرات و واردات و نیز محرومیت از اخذ هرگونه تسهیلات بانکی اعم از ریالی و ارزی به مدت ده سال محکوم شده است. رأی صادره قطعی است و هم‌ا‌کنون مراحل اجرا را طی می‌کند.

داستان فرار از زندان

شهرام به عوض آن سفر ناکام به دوبی که منجر به دستگیریش شد، باز هم به امارات آمده است. ماموران پلیس ایران که با هماهنگی پلیس امارات به این کشور سفر کرده بودند، رد شهرام جزایری را در یکی از هتل‌های دوبی پیدا می کنند و به همراه مامورانی از پلیس این شهر به هتل مذکور می روند. وقتی تیم اعزامی به هتل می‌رسد، ماموران پلیس دوبی به آنها می‌گویند که حق دستگیری جزایری را ندارند و این کار باید صرفا توسط اینترپل صورت بگیرد که هماهنگی و رسیدن اینترپل هم یکی دو ساعتی طول می‌کشد! ماموران ایرانی از پلیس دوبی می‌خواهند که لااقل تا رسیدن اینترپل مانع از خروج جزایری از هتل شوند و آنها نیز می‌پذیرند. پس از آن چند نفر از ماموران پلیس دوبی به اتاق شهرام می‌روند تا مانع از خروج وی از هتل شوند ولی دقایقی بعد، ماموران ایرانی که در لابی هتل منتظر بودند در کمال ناباوری می‌بینند که جزایری از آسانسور بیرون آمد و به سمت درب خروجی هتل رفت و به این ترتیب معلوم می‌شود که شهرام با ماموران پلیس دوبی "هماهنگی‌های ویژه ای" کرده است. با مشاهده این صحنه، ماموران ایرانی به سمت جزایری می‌روند تا مانع از خروج وی شوند ولی او که پیشتر با اماراتی‌ها هماهنگ کرده بود از لابی هتل به پلیس زنگ می‌زند و مدعی می‌شود چند نفر مزاحم او شده اند. بعد از این تماس پلیس دوبی که برای دستگیری متهم، زمان زیادی برای رسیدن به هتل نیاز داشت، این بار بلافاصله سر می‌رسد و با ممانعت از انجام وظیفه ماموران ایرانی راه را برای خروج جزایری از هتل باز می‌کند و بدین ترتیب او در مقابل چشمان ماموران ایرانی و با مساعدت آشکار پلیس دوبی سوار تاکسی می‌شود و به سرعت محل را ترک می‌کند.
پس از این اتفاق ماموران پلیس ایران هم قسم می‌شوند که حتی اگر یک روز هم از عمرشان باقی باشد، جزایری را دستگیر کنند که این اتفاق ظرف دو هفته رخ می‌دهد و جزایری در یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس دستگیر می‌شود. حالا اتهام فرار هم به جرایم جزایری اضافه شده است. او بار دیگر به زندان برمی‌گردد تا ادامه محکومیتش را طی کند و احتمالا دیگر هیچ گاه آزادی و رفاه سابق را نخواهد داشت.

 

ماجرای آیت‌الله بهجت و شهرام جزایری

حجت‌الاسلام غلامی، از اعضای سابق دفتر حضرت آیت‌الله بهجت ره نقل کردند: «روزی شهرام جزایری، بر اساس ارتباط‌هایی که ایجاد کرده‌ بود
از فرزند آیت‌الله بهجت درخواست ملاقات با آقا را داشت. اما وقتی این جریان به اطلاع حضرت آیت‌الله بهجت رسید وی مخالفت کرد»
شهرام جزایری با طرح ترفندی، روزی به مقابل مسجد حضرت آیت الله بهجت در قم می رود تا وقتی که حضرت آقا از نماز فارغ می شوند، از فرصت استفاده‌ کند و وارد دفتر یا منزل آقا شود و ملاقاتی انجام دهد. به همین منظور بیرون مسجد منتظر می‌ماند تا نماز تمام شود و آقا از مسجد بیرون بیایند.
حضرت آیت الله بهجت همیشه سرشان پایین بود و به کسی نگاه نمی‌کردند . وقتی از مسجد خارج شدند، یکی از دوستان و نزدیکان شهرام جزایری به آیت الله بهجت نزدیک شد و به آقا گفت: حضرت آیت الله؛ آقای شهرام جزایری از تجار خیـّر تهران هستند و فعالیت‌های خیریه فراوانی انجام می‌دهند و برای عرض ارادت و دست‌بوسی خدمت رسیده‌اند، در این هنگام آقا سر مبارک را بالا‌گرفتند و به شهرام جزایری نگاهی کردند و فرمودند: «برو و از کارهای خیری که انجام داده ای توبه کن!».

شهرام جزایری  پس از گذراندن 13 سال حبس(11 سال اولیه + جریمه فرار) و پرداخت جریمه ها در سال 1393 آزاد شد.

 

منابع:

Rajanews.com
تابناک
مکتب نیوز
مرکز اسناد انقلاب اسلامی
earanian.blogfa.com
جهان نیوز
جام جم
فارس

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۹۴ ، ۱۹:۱۵
محمد مهدی متقی


متن شایعه:

زن: مگه اینجا مدرسه‌ی دولتی نیست؟!

مدیر: اگه دولتی نبود که می‌گفتم یک میلیون تومن بریز!

زن: آقا! آخه مدارس دولتی نباید شهریه بگیرن.

مدیر: این که شهریه نیس.
اسمش همیاریه!!!

زن: اسمش هر چی هست...
تلویزیون گفته به همه‌ی مدارس بخشنامه شده که مدارس دولتی هیچ‌گونه وجهی نمی‌تونن دریافت کنن.

مدیر: خب برو اسم بچت را تو تلویزیون بنویس!!
این قدر هم وقت منو نگیر!

زن: آقای مدیر!
من دو تا بچه یتیم دارم!
آخه از کجا بیارم؟!!

مدیر: خانم محترم!
وقتی وارد اینجا شدی رو تابلوش نوشته بود یتیم‌خونه یا مدرسه؟!
آقای مستخدم ، این خانم رو به بیرون راهنمایی کن!!!

زن با چشم‌های پر از اشک منتظر اتوبوس واحد بود.
اتومبیل مدل بالائی ترمز کرد و زن سوار شد.
روزنامه‌ای که روی صندلی جا مانده بود رو برداشت و بهش خیره شد.

کمیته‌ی مبارزه با فقر در جلسه‌‌ی امروز

ستاد مبارزه با بیسوادی

تیتر درشت بالای صفحه نوشته بود:
با ۲۰۰۰۰۰ زن خیابانی چه می‌کنید؟!!

زن با خودکاری که از کیفش بیرون آورده بود عدد را تصحیح کرد:
با ۲۰۰۰۰۱ زن خیابانی چه می‌کنید؟!!

اینجاست که صادق هدایت میگه:
فاحشه را خدا فاحشه نیافرید ،
آنان که در شهر نان قسمت می‌کنند،
او را لنگ نان گذاشته‌اند ، تا هر زمان لنگ هم آغوشی ماندند ،
او را به نانی بخرند!
کاش به جای گشت ارشاد، گشت شادی داشتیم . . .
هرکی شاد نبود، می بردن ازش می پرسیدن:
مشکلت چیه که شاد نیستی بگو ما حلش کنیم برات . . .!


خیلی عجیب است؛ درکشور مسلمان دنبال روزه خوار میگردند تا او را مجازات کنند، اما درطول سال سراغی از گرسنه ها نمیگیرند تا لقمه نانی به او دهند..!!!!!!

 این جمله هیتلر رو باید طلا گرفت:

میتوانستم تمام اعراب و یهود را قتل عام کنم...
ولی تعدادی از انها را زنده نگه داشتم تا دنیا بداند
چرا اصرار به قتل عامشان داشتم.
.
.
.
مرکل (صدر اعظم آلمان)

در آینده به کودکانمان خواهیم گفت که آوارگان عراق و سوریه به ما پناه آوردند در حالیکه به مکه و مدینه نزدیکتر بودند.

او حرفی زد که هیچ مسلمانی نتوانست جوابش را بدهد...حتما بخونینننن خوبه😒😒😒


پاسخ شایعه:

قسمت اول (متنی که احساسات مخاطب را هدف قرار می دهد.)

در ابتدا با داستانی مواجه میشویم که گوشه ای از حقایق و مشکلات اقتصادی جامعه را به یادمان می آورد ولی به منطق این داستان دو ایراد اساسی وارد است.

1-آیا هرکس که به مشکل اقتصادی برخورد باید به فاحشه تبدیل شود. البته شاید این منطق برای نویسنده متن  بعضی افراد قابل قبول باشد ولی برای انسان آزاد اندیش اصلا و ابدا.....

2-اصولا تمام فاحشه ها و زن های خیابانی به خاطر فقر به این وضع دچار نمیشوند بعضی مواقع زیاده خواهی و شهوت باعث این اتفاق می گردد.(اگر همانقدر که  در خانه هایمان نشسته ایم و وضع خراب فرهنگی و اقتصادی جامعه را به دولت و نظام و انقلاب ربط میدهیم به خودمان نگاه کنیم و از خود بپرسیم ما برای کمک به فقرا و جلوگیری ازفحشا چه کرده ایم دنیا گلستان می شود.)



قسمت دوم(صادق هدایت یا کاذب گمراه)

1-عمیقا خواهش می کنم به این نکته توجه کنیم که اگر سخنان و افکار صادق هدایت اندکی مفید و ارزشمند بود چرا خود صادق هدایت تبدیل به بیماری روانی شد و در آخر هم دست به خودکشی زد.

2-گر در زمان صادق هدایت هم گشت ارشاد بوده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟



قسمت سوم:(فقرا!!!!)

در اسلامی که ما به آن معتقد هستیم  کمک به فقرا و نیازمندان یک اصل مهم است.

امام و پیشوای مسلمین علی (ع) همان کسی  است که وقتی حکومت نیمی از جهان آن زمان را در اختیار داشت شبها کیسه غذا بر دوش به منزل فقرا و گرسنگان میرفت تا آنان را سیر کند.

عمده کمکهایی هم که به دست فقرا میرسد از طرف مذهبی هاست و در ماه رمضان و محرم بیشترین کمک ها به نیازمندان صورت می گیرد.

و الا کسانی که به اسلام تهمت می زنند و دراین مملکت زندگی می کنند ذره ای به فکر فقرا نیستند.

 چراغ راهنمای ماشینشان به اندازه دیه یک انسان ارزش دارد.

و  پول شامپوی سگ خانگیشان  برابر حقوق یک کارگر زحمتکش است...............



قسمت چهارم (هیتلر را هم تحریف می کنند)

اهل مطالعه این جمله منسوب به هیتلر را شنیده اند که:

(میتوانستم تمام یهودیان را قتل عام کنم...

ولی تعدادی از انها را زنده نگه داشتم تا دنیا بداند

چرا اصرار به قتل عامشان داشتم.)

بله دروغگویانی که برای کوروش هزاران سخن و افسانه می سازند اضافه کردن یک(عرب) به جمله هیتلر که برایشان آب خوردن است.

برحسب اتفاق هیتلر روابط خوبی با اعراب داشت.




  قسمت پنجم  (پاسخ خانم مرکل)

سلام ما را به خانم مرکل ابلاغ نموده سپس به ایشان یاد اور شوید:

در آینده به کودکانتان بگویید شما (کشور آلمان)همان کسانی هستید که از رژیم صدام حمایت کردید و به او بمب شیمایی فروختید همان بمبهایی که کودکان و زنان ایرانی را هدف گرفتند  و با کمک دیگر کشورهای غربی به  عراق و افغانستان حمله کردید. رژیم کودک کش اسراییل  را به زیر دریایی اتمی مجهز کردید. از عربستان و وهابیان نامسلمان  حمایت کردید. و به داعش سلاح و بمب شیمیایی فروختید تا سوریه را نابود کنید .

آیا کشور آزاد و  سالم در کشور های اسلامی هم مرز با سوریه  باقی گذاشته اید!!! آورگان سوری کجا بروند ؟؟

اگر با ایران هم مرز بودند انها را با جان و دل میپذیرفتیم.

در میان کشور های اروپایی کمترین نیروی کار جوان را المان دارد. پذیرش اوارگان سوری هم علتش همین است نیروی کار ارزان و جوان برای دولت المان..........................


وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى

م.م.م



۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۴ ، ۰۳:۳۷
محمد مهدی متقی

قسمتی ار متن شبهه:

«بخشی از سخنرانی دکتر احمد دشتمرد استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران در انجمن جامعه شناسی ایران»

اگر ما میگوییم زمانی که پارس ها تمدن و دین داشتند، اعراب دختران خود را زنده به گور میکردند،
قطعا صد سال دیگر اعراب میگویند زمانیکه ما میزبان جام جهانب بودیم ایرانیها دخترانشان را به استادیوم راه نمی دادند..!! گفتیم : اقتصاد؟
گفتند : باید اسلامی شود.
گفتیم : فرهنگ؟
گفتند : باید اسلامی شود.
گفتیم : اخلاق؟
گفتند : مگر اخلاق غیر اسلامی هم داریم؟!
گفتیم : علوم انسانی؟
گفتند : انسانی چیست؟ بگو اسلامی!
گفتیم : روابط زن و مرد؟
گفتند : ای بابا..! چه معنی دارد این روابط؟!؟...........................................


پاسخ قسمت اول (افاضات اقای به اصطلاح جامعه شناس):

قطعاٌ صد سال دیگر اعراب می گویند: « زمانی که زنان ایرانی ..

 - ....  دانشمند بودند ما مردهامون هم عرضه هیچ کاری نداشتن فقط مصرف کننده بودن

-  .... خلبان بودند ، زنان ما تو بعضی کشورهامون اجازه رانندگی هم نداشتن

-  .... معاون رئیس جمهور و وزیرمی شدند توی بعضی کشورهای ما زنان حق رای هم نداشنند

نکته : نگاه های تنگ  و مغرضانه مانع از قضاوت صحیح می شود.

گفتیم که اینها همه باید اسلامی باشد ولی ادعا نمی کنیم که اسلامی شده . اگر اسلامی شده بود مسلماٌ مشکلات برطرف شده بود . از زمانی که جمهوری اسلامی مدعی حرکت بسوی ارمانهای اسلامی شد ، هیچگاه از توطئه ها ی دشمنان داخلی و خارجی فارغ نشده و بیشترین هزینه را در خنثی کردن این توطئه ها می پردازد . اگر به احکام اسلام بصورت کامل و همه جانبه عمل می شد نه اثری از اختلاس و رانت خواری بود و نه دیگر معضلات اجتماعی .

سال گذشته میلادی، لیستی در رسانه‌ها منتشر شد، آنچه در این لیست قابل توجه است، وجود کشورهای توسعه‌یافته در رده‌های بالای این جدول است. آمریکا، سوئد، فرانسه، کانادا، انگلستان و آلمان از جمله کشورهایی هستند که جزو ١٠ کشور پرتجاوز شناخته شده‌اند.!

و همه این فسادها نتیجه هوسرانی و دوری از اسلام است .

برای دریافت آمار بیماریهای روان پریشی ، خودکشی ها ، افسردگی ها و........... به منابع معتبر در اینترنت مراجعه کنید.

اگر کسی فکر کند فلسفه حج این است که خداوند فقط در عربستان است ناشی از حماقت اوست و الله جل جلاله در تمام عالم هستی قابل دسترسی است و از رگ گردن به ما نزدیک تر.«نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرید»

تلاش تمام  کسانی که با اسلام ضدیت دارند این  است که حکومت خونریز عربستان سعودی که ساخته شده و مورد حمایت حکومت های غربی است ، مساوی با اسلام قرار دهند. هر انسان منصف با هر مقدار هوش و مطالعه متوجه تفاوت اسلام متحجر عربستان و اسلام ناب محمدی می شود. مگر کسی که خود را به خواب زده باشد.

و توصیه من به همه کسانی که میخواهند اسلام را بشناسند مطالعه زندگی معصومین و قرآن است ولاغیر

(اسلام به ذات خود ندارد عیبی هر عیب که هست از مسلمانی ماست.)

شما (آقای دشتمرد و همفکران ایشان) دچار هپروت هویت انسانی شدید که  اگر از عقل وانصاف بهره بگیرید مسلماٌ مداوا می شوید.

 

 اگر بدانیم  2 و نیم کیلو غذای سگ 81 هزار تومان و 2 و نیم کیلو برنج 2500 تومان

اگر بدانیم یک برس موی سگ 30 هزار تومان و برس معمولی 10 هزار تومان

اگر بدانیم قیمت یک ناخن گیر سگ 20 هزار تومان و ناخن گیر انسان 10 هزار تومان

اگر بدانیم قیمت لباس توله سگ 100 هزار تومان و لباس بچه 20 هزار تومان

آیا باید نتیجه بگیریم که سگ برتر از انسان است ؟

آیا ارزش سگ از انسان بالاتر است؟

 

همین آقای ظریف که عده ای او را قهرمان ملی می دانند و برایش سردست میشکنند جزو اولین کسانی بود که پس از انتخاب وزیر خارجه عربستان سعودی نامه تبریک برای او فرستاد. و بعد از توهین های پی در پی مقامات سعودی به مردم و مسئولین ایران هیچ عکس العمل قابل توجهی نشان نداد.

هم به ذلّت دست دادن به کسی که دستش به خون بیگناهان آلوده است معترضیم و هم می گوییم ذلّت امروز ظریف در راه نیافتن به عربستان و زانوزدن در مقابل امیر قطر از آن روزی نشأت می گیرد که برای حامی سعودی ها یعنی آمریکای نژادپرست لبخند ذلّت بار زد.

تک جمله ای حقارت آمیز ساخته عده ای وطن فروش...... مقایسه فستیوال ابجوخوری با کشتار عمدی حجاج ایرانی.. فقط سکوت می کنم و افسوس میخورم که حتی زبان فارسی و هویت ایرانیم را با چنین موجودات پستی شریک هستم...

 

پاسخ قسمت دوم (تاریخ اعراب):

1. از ۴ مورد ذکر شده در شبهه ، ۲ مورد یعنی واقعه عاشورا و کشته شدن مختار ، تقابل حق و باطل بوده است

2. جنگ و منازعات منحصر به اعراب نبوده و این رخداد در تاریخ تمام ملتهای جهان بوده و هست !
برای فهم آن اندکی مطالعه تاریخی کفایت می کند

3. بر خلاف ادعای نویسنده ، مکتب یهود از قرنها پیش و در طول تاریخ در حوادث جهان نقش آفرینی می کرده است
*
نقش یهود در حوادث صدر اسلام

http://www.pajoohe.com/25513/index.php?Page=definition&UID=25418

* نقش یهود در واقعه‌ عاشورا

http://www.rasanews.ir/NSite/FullStory/News/?Id=152193

* نقش یهود در شهادت امامان معصوم (ع)

http://tahoor.com/fa/Article/View/114916

4. نقش آفرینی صهیونیسم در غالب جنایتها و قدرت طلبی ها در طول تاریخ ، از جمله آمریکا ، داعش و ... به چشم می آید

http://irna.ir/theme1/fa/pages/4.aspx?id=81495781&lang=fa&!rw!=true

 

 

 

پاسخ قسمت سوم(کم ارزش ترین پول دنیا):

دروغی دیگر
سه کشوری که کم ارزش ترین واحد پولی در جهان را دارند:

به گزارش نیویورک تایمز, سه کشوری که کم ارزشترین واحد‌های پولی جهان را در اختیار دارند به شرح زیر است:

1-زیمبابوه (بزرگترین اسکناس برابر با 10 میلیون دلار زیمبابوه)
هر ده میلیون دلار زیمبابوه برابر با حدود 4 دلار آمریکا

2-ویتنام (بزرگترین اسکناس برابر با 500 هزار دونگ ویتنام)
هر پانصد هزار دونگ ویتنام برابر با حدود 31٫37 دلار امریکا

3-اندونزی (زرگترین اسکناس برابر با 100 هزار روپیه اندونزی)
هر صد هزار روپیه اندونزی برابر با حدود 11٫05 دلار امریکا

 


۲۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۴ ، ۱۶:۵۰
محمد مهدی متقی


شاید بسیار شنیده باشید سؤالاتی هم چون: موضوع فلسطین به ما چه ارتباطی دارد؟! / چرا با وجود تمامی گرفتاری ها و مشکلات داخلی بازهم باید به فکر مسأله فلسطین باشیم؟! ما با دولت اسراییل مشکل داریم پس چرا با ملت اسرائیل دشمنی می کنیم؟

 

اما بسی جای تعجب دارد که برخی افراد در داخل کشور، سعی در القای شک و شبهه در این موضوع اساسی جهان اسلام بلکه بشریت دارند و با طرح سؤالاتی نامربوط و بی اساس می کوشند که اذهان جامعه مسلمان ایران را از این مسأله مهم دور سازند.

 

1- ما بعنوان یک مسلمان وظیفه داریم از هم کیشان و هم مذهبان خود درمقابل دشمنان مشترک، سکوت را جایز ندانسته و از آنها دفاع نماییم.


دین اسلام، دین رحمت و عطوفت و حمایت بین دوستان است و گرایشات قومی و نژادی و گروهی درآن راه ندارد. پس سخن به میان آوردن از اینکه ما ایرانی هستیم و منازعه بین عرب و عجم مسبوق به سابقه بوده و مارا چه به حمایت از اعراب؛ کاملاً مردود است.


در قرآن خدا آمده است: «محمّداً رسول الله الذین معوا اشداء علی الکفّار رحماء بینهم»(فتح/29) که این آیه اشاره مستدل و مستقیم بر وحدت و یکپارچگی و مهربانی با هم کیشان و هم مسلکان و برخورد شدید و قاطع با کفار و ظالمان داشته و دارد که مصداق عینی "الکفّار" در جهان امروزی آمریکا و اسرائیل غاصبند.

 

2- هویت ملّی ایرانیان درتضاد آشکار با موجودیت اسرائیلیان قرار دارد بطوریکه هیچ وجه اشتراکی فی مابین ما و آنها وجود نداشته و ندارد.


عقاید، افکار، آداب، سنن، اندیشه، اعتقادات، نگرش و دریک کلام منافع ایران و اسرائیل در برابر هم قرار دارند که این امر نیز لزوم مبارزه با آنها را دوچندان می کند.



بعنوان مثال؛ ترویج ایران هراسی و نشان دادن چهره ای موحش از ایران و ایرانی در نزد افکار عمومی بین الملل؛ ترور ناجوانمردانه دانشمندان هسته ای جمهوری اسلامی؛ تجهیز و تعلیم گروهک های ضد انقلاب در جهت اقدامات خرابکارانه در ایران و قربانی کردن هموطنان بی گناه و هم چنین جای دادن فرقه ها، گروه ها و سازمان های معاند و مخالف با مردم و نظام اسلامی ایران؛ تنها گوشه ای از فعالیتهای این رژیم درجهت ضدیّت با ملت و نظام جمهوری اسلامی است که می توان به آنها اشاره کرد.

 

علت اصلی دشمنی با ما رژیم غاصب و جلاد اسرائیل در یک کلمه این است که اساساً یک کشور یا دولت نیست و فقط برای "دشمنی با مسلمانان" تأسیس شده است. فقط یک پایگاه نظامی صهیونیسم بین‌الملل، برای تصرف اراضی و سرمایه‌های مادی و معنوی خاور میانه است. پس هر عاقلی، با دشمن خود، دشمن است.

 

علت دشمنی بین مردم ایران و اسراییل:

 

تاریخ گواهی می دهد ساکنان اسرائیل از نقاط دیگر جهان به سرزمین فلسطین آمده اند و در یک فرایند غیر متعارف، کشوری به نام اسرائیل را شکل داده اند، تردیدی نیست و بازگشت سرزمین های اشغالی به صاحبان اصلی اش، ‌آرمانی غیر قابل اغماض در جهان اسلام به شمار می رود.

 

عمده مهاجران یهودی ،‌ با گرایش های صهیونیستی به این سرزمین آمده اند و بسیاری از آنان چه در تأسیس اسرائیل و چه در رشد و نمو و اداره آن در 6 دهه گذشته نقش آفرین بوده اند.

در این میان دارندگان گرایش های صهیونیستی که از منظری ایدئولوژیک به ماجرا می نگرند،‌ خود را موظف به عداوت با ما می دانند که نباید با خوش بینی و ساده لوحی، از آنها غافل شد.

 

بر خی می پرسند آیا کودکی که در کشوری به نام اسرائیل به دنیا آمده و طبق آیه قرآن "با فطرت پاک متولد شده است" ‌را می توانیم صهیونیست و دشمن بنامیم و حکم به نابودی او کنیم؟؟

پاسخ این سوال این است این  کودک تا وقتی که کودک است و خوب و بد را تشخیص نمی دهد.

دشمن ذاتی هیچ ملتی نیست ولی همین کودک وقتی به یک فرد بزرگسال در جامعه تبدیل می شود.و تاریخ شصت ساله جنایت و غارت پدران خود را می بیند دو راه پیش روی خود دارد یا دولت تروریست تشکیل شده توسط پدران خود را تایید و حمایت کند و یا به هرنحوی با آن به مخالفت برخیزد اینجاست که اگر گزیته اول را انتخاب کند دشمن هر انسان آزاده ای با هر مذهب و عقیده ای خواهد بود.

پس علت اصلی دشمنی ما، عدم قبول مشروعیت غصب کشور و خاک دیگران است.

 اگر دزدان جنایتکار خانه‌ی همسایه شما را غصب کردند، اهالی آن را بیرون ریختند و آنجا را پایگاه کردند برای غصب خانه‌های دیگران در عین حال با شما اظهار دوستی نمودند حتی اگر شما به هیچ مذهبی پایبند نباشید وجدان و انسانیت شما اجازه دوستی با دزدان و غاصبان را می دهد؟؟

 

یکی از شگردهای اسراییل در سالهای اخیر ‌این است که مدام بر دوستی با مردم ایران و متمایز کردن مردم از حاکمیت تاکید می کنند و حتی در مقاطعی درباره برخی مشکلات داخلی کشورمان با مردم ایران ابراز همدردی کرده اند.

 

حتی اگر کسی مسلمان هم نباشد و فقط ملی‌گرا باشد، می‌داند و می‌فهمد که نقطه‌ی آغاز اسرائیل به عنوان پایگاه نظامی صهیونیسم بین‌الملل به مرکزیت امریکا و انگلیس، سرزمین فلسطین بود، اما هدف کلی و نقطه انجام، تمام خاورمیانه است که کشور او را نیز شامل می‌گردد.

 

واقعیت این است که حکومت  ایران و مردم ایران اراده ای برای قتل عام 6 میلیون انسان ساکن در اسرائیل ندارد و حتی تصور چنین اقدامی نیز در میان ایرانی ها محال است؛ مگر فرهنگ اصیل ایرانی و آموزه های "دین صلح و رحمت"، ‌این اجازه را به ما می دهد که حتی بر فرض توان،‌ 6 میلیون انسان را بکشیم و با وجدانی آسوده به خانه برگردیم؟!

 

 بلکه بهترین راه برای حل بحران 60 ساله فلسطین،‌ برگزاری یک همه پرسی عمومی با شرکت تمام ساکنان اصلی فلسطین است.

از این رو، موضع جمهوری اسلامی این است که می‌گوید: از مردم فلسطین (اعم از مسلمان، مسیحی و یهودی)، برای تعیین سرنوشت‌شان رأی‌گیری کنید.

در خاتمه دقت شود که در تعاملات [سیاسی، اقتصادی، امنیتی، فرهنگی و ...] بین کشورها، مقوله‌ی "دوستی و دشمنی" با مقوله "ارتباط" بسیار متفاوت است. ما با هر کشوری که موافق و همسو نباشد نیز می‌توانیم "ارتباط" داشته باشیم، و البته در هر "ارتباطی" باید به منافع توجه شود. اما ارتباطِ دوستی با دشمنی که قصد هلاکت را دارد، احمقانه است و سرنوشت و نتیجه‌ای جز همین فلاکتی که بر سر اعراب و سایر دوستداران "اسرائیل" آمده نخواهد داشت.

 

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۴ ، ۰۷:۱۲
محمد مهدی متقی

یَا مَنْ هُوَ بِمَنْ رَجَاهُ کَرِیمٌ یَا مَنْ هُوَ فِی صُنْعِهِ حَکِیمٌ

اگر اهل بحث و گفتگو باشیم و اگر اهل کمی وبگردی باشیم حتما به اشخاصی برخورده ایم که انتقادات تندی علیه دین مبین اسلام دارند تا جاییکه بعضا این انتقادات به توهین و هتاکی هم میرسند  ( متاسفانه ) . آنچه مسلم است اکثر این افراد صاحب شبهه نیستند بلکه این انتقادات را از منابعی دریافت کرده و شنیده اند و چون به نظرشان صحیح بوده و از همه مهمتر آنها را منطبق با خواستهای درونی خود دیده اند ، این انتقادات را بی چون و چرا پذیرفته  و مرتب تکرارشان میکنند . اینکه چرا اخیرا عده ای و مراکزی سعی دارند با استفاده از نا آگاهی من و شما  و صد البته با استفاده از تاثیرات مخرب رفتارهای اشتباه فرهنگی – تبلیغی جمهوری اسلامی ایران ، دین مبین و عزیز اسلام را آماج توهین ها و تهمتهای بی اساس قرار دهند خود موضوعی مهم و قابل توجه است که باید حلاجی شود اما فعلا مورد بحث ما نیست .

یکی از موضوعاتی که دستمایه انتقاد به دین اسلام قرار گرفته است جملاتی است از کتاب " تحریر الوسیله " نوشته امام خمینی ( ره )  . و آن نوشته به قرار زیر است :

                 

کتاب نکاح مسئله 12 :

" کسیکه زوجه اى کمتر از نه سال دارد وطى او براى وى جایز نیست چه اینکه زوجه دائمى باشد، و چه منقطع ، و اما سایر کام گیریها از قبیل لمس بشهوت و آغوش گرفتن و تفخیذ اشکال ندارد هر چند شیرخواره باشد،............

خب سوالی که مطرح میشود این است که آیا واقعا در اسلام میتوان با دختر شیرخوار و یا کودک زیر شش سال همبستر شد؟ یا میتوان از او کامگیری جنسی داشت ؟ قبل از هر چیز یادآور میشوم که بحث همبستر شدن با دختر صغیره به طور کلی در دیدگاه علمای شیعه مردود است و بحث ما پیرامون جملات فوق تنها مربوط به کامگیری های دیگر جنسی ( استمتناعاتی به جز جماع ) است .

بحث راجع به این موضوع در چند محور و مفصلا قابل طرح است که بنده به برخی از این محور ها به طور مختصر اشاره میکنم

۱ - اول از همه باید پرسید چرا مرجع تقلیدی مانند حضرت امام خمینی ( ره ) باید علاوه بر کتاب رساله عملیه ، کتاب دیگری به نام تحریر الوسایل داشته باشند ؟ این دو با هم چه فرقی دارند و چه لزومی برای کتابت هر دو کتاب ؟ برای توضیح بهتر یک مثال از رشته تحصیلی خودم خدمتتات ن عرض میکنم تا شاید موضوع شفاف تر و ملموس تر شود . در کتب مرجع تخصصی پزشکی مثلا اگر قرار باشد راجع به سکته قلبی مطالبی نوشته شود چندین و چند مقاله و نظریه در مورد یک موضوع مطرح میشود . در یک نظریه که بر اساس یک سری از مقالات و مطالعات است تجویز داروی الف بر تجویز داروی ب رجحان دارد و در نظریه ای دیگر ماجرا کاملا بر عکس است و در نظریه سوم و چهارمی ممکن است استفاده از این دو دارو بالکل ممنوع اعلام شود و داروی سومی مثلا داروی ج را ارجح بداند . حال اگر کسی که پزشک نیست و تخصص لازم را ندارد این کتاب را مطالعه کند با خواندن نظریه اول به این نتیجه میرسد که پزشک معالج پدرش – فرض کنید سکته قلبی هم کرده باشد- باید داروی الف را تجویز کند و چون پزشک مربوطه این دارو را تجویز نکرده است او را متهم به بی سوادی میکند . در حالی که آن آقا یا خانم پزشک ، با توجه به جمع بندی مقالات مختلف و مطالعات متعدد و با کسب تجربیات فراوان به این نتیجه رسیده است که باید داروی ب را تجویز کند و کار درستی هم میکند اما کیست که بتواند آن بنده خدایی که به غلط در کتب تخصصی سرک کشیده را از اشتباه خارج کند! . و به همین دلیل هم هست که بزرگترین مرجع علوم پزشکی به نام up to date  هم در سایت مخصوص خودش و هم در نرم افزارهایش دو قسمت دارد که قسمت اول و مفصل تر مخصوص پزشکان (clinicians) است و قسمت دیگر که مختصر تر هم هست مخصوص بیماران و مردمی است که تخصص لازم را ندارند اما میخواهند در مورد بیماری ها بیشتر و بهتر بدانند ( قسمت  patient) .

این رویه ای است که نه تنها در پزشکی بلکه در بسیاری از علوم دیگر هم وجود دارد و فقه هم از این قاعده مستثنی نیست . یعنی اینکه کتاب تحریر الوسیله در واقع کتابی تخصصی است که مربوط به متخصصان مربوطه است و نه اینکه من و شمای عامی ( عامی در زمینه فقه و اصول ) بیاییم و آنرا باز کنیم و بعد با ژستی روشنفکرانه که گویا نکته مهمی را کشف کرده ایم ، این کتاب و متعاقبا دین مبین اسلام را به سخره بگیریم . چه آنکه علی رغم وجود جملات فوق در کتاب تحریر الوسله و  برخلاف گفته اسلام ستیزان ، این "نظریه" -در "رسالۀ عملیه" امام خمینی (که برای استفادۀ عموم مردم نوشته می شود) نیامده است و ایشان این نظریه را برای عموم تجویز نکرده اند

 

۲ - نکته بعدی این است که امام خمینی (ره) اساسا ازدواج با طفل صغیره را ناشایست میدانند و برای آن جوازی نداده اند وآن مسئله صرفا بررسی این مسئله بود که اگر چنین ازدواجی را جایز بداینم،در مسائل حقوقی چه پیش خواهد آمد . چرا که این جملات را بعضا علمای پیشین مطرح کرده اند وباید به این نکته توجه داشت که آن چه منسوب به امام خمینی(ره) در کتاب تحریر الوسیله آمده است که :« أما سائر الاستمتاعات کاللمس بشهوة و الضم و التفخیذ فلا بأس بها حتى فی الرضیعة ؛ دیگر استمتاعات از صغیره و حتی شیرخوار مانند لمس و .. جایز است»[1] عین عبارت فقیهان گذشته است، عین این مطلب با همین کلمات در کتاب العروة الوثقی آمده است که می گوید:« أما الاستمتاع بما عدا الوطی من النظر و اللمس بشهوة و الضم و التفخیذ فجائز فی الجمیع و لو فی الرضیعه»[2] ( که البته این موضوع مورد اتفاق فقهای شیعه نیست و بزرگانی چون صاحب جواهر مخالف این امر هستند )

چه آنکه مرحوم حضرت امام خمینی در فتوایی که نظر خودشان را مطرح کرده اند، جواز دیگراستمتاعات(به جز جماع و همبستری که همه فقها آن را نسبت به دختر صغیره منع کرده اند) را از دختر صغیره نفی کرده اند. ایشان می فرمایند:« اگر زنى را عقد نماید مادرش بر او حرام مى‌شود ‌هر چند بالاتر رود چه به طور نسب یا رضاعى باشد، چه دخول به او کرده باشد یا نه و چه عقد دائم باشد یا منقطع و چه معقوده صغیره باشد و یا کبیره.البته در عقد انقطاعى بر صغیره، احوط آن است که به حدى رسیده باشد که بهره بردن و تلذذ از او را و لو به غیر وطى بپذیرد، به اینکه مثلا به شش سال و بالاتر رسیده باشد یا در آن مدت به این حد برسد.»[3] بنابراین؛بنا بر نظر ایشان، چون با دختر صغیره نمی توان جماع و دیگر لذت های جنسی را داشت، چنین عقدی محل اشکال است.

 

3- برخی اعمال در دین مبین اسلام حرام هستند و خداوند رحمان آنها را حرام دانسته است همانند زنا و شرب خمر و دروغ و غیبت و..... . اما برخی اعمال هستند که حکمی به منظور حرام بودن آنها موجود نیست که این نوع اعمال را اصطلاحا " مجاز " مینامند ولی این به آن معنا نیست که فلان کار چون حرام نیست و مجاز است پس یهتر است انجام شود ! از طرفی برخی احکام کلی وجود دارد که باید در انجام دادن یا ندادن هر امری آنها را لحاظ کرد که یکی از مشهور ترین و معروف ترین آنها قاعده ای است به نام " لا ضرر و لاضرار " که این قاعده هرگونه ضرر رساندن به غیر را ممنوع می نماید مگر جایی با ادله شرعی غیر آن ثابت شود مانند اعدام قاتل یا حدود دیگر که با ادله شرعی ثابت شده باشد . خب حال چه کسی هست که بتواند مدعی بی ضرر بودن کام گیری جنسی  از دختر صغیره بشود ؟ ( حتی وقتی همبستر شدن را مستثنی گرده باشیم ) .پر واضح است که انجام چنین رفتاری با دختر معصوم و صغیر میتواند آثار مخرب بی شماری بر روح و جسم او داشته باشد پس واضح و مبرهن است که با در نظر گرفتن جمیع جهات و نگاه صحیح به اینطور احکام ( و نه نگاهی تونلی و گزینشی ) انجام رفتارهای جنسی با دختر صغیره نه تنها جایز نیست بلکه در صورت ضرر رساندن ، حرام نیز هست. بماند که شرط لازم برای ازدواج دختر اذن پدر است و این قاعده نیز مانع از وقوع چنین اتفاقی میشود .

خالی از لطف نیست که متن یک استفتاء از دفتر مقام معظم رهبری را مطالعه کنیم :


نکاح نوزاد با اجازه ولی وی با استماعاتی از قبیل تفخیذ و لمس به شهوت و .. چگونه است؟
در کتاب التحریرالوسیله امام راحل (ره) آمده که این مسئله جایز میباشد،میخواستم بدانم آیا نظر مقام معظم رهبری در این باره با نظر امام اختلاف دارد یاخیر.
متشکرم و التماس دعا)


(بسمه تعالی
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته
مسأله جواز ازدواج با صغیره از مسائل مورد اتفاق بین شیعه و اهل سنت است مگر بعضی از آنان.
و اما مقصود از «جواز استمتاع» این است که دلیلی بر حرمت آن نیست یعنی فقیه، دلیل و حجت شرعی بر فتوا دادن به حرمت نیافته است و نه اینکه این عمل شرعاً مطلوب و نیکو باشد و این چیزی است که بسیاری از فقها از مذاهب اسلامی می‌گویند، موارد زیادی از مسائل است که در عین جایز بودن و دلیلی بر حرمت آن نبودن، کسی آن را مرتکب نشده است.

حال ممکن است این سوال مطرح شود که اگر حضرت امام خمینی (ره) در رساله عملیه خود چنین مطالبی را نیاورده اند و اگر در فتوایی دیگر نظری مخالف با این جملات را مطرح کرده اند ، و اگر با توجه به قواعد دیگر انجام چنین رفتاری امکان پذیر نیست ، پس چرا اساسا چنین جملاتی مطرح شده است ؟

۶ - اصل بحث فقهی طرح شده در سؤال این است که اگر کسی با دختری در قبل از سن بلوغ ازدواج کند، حق همبستری با او را ندارد ولی آیا بقیه استمتاعات(بهره برداری های) جنسی جایز است یا نه؟

فقهاء از این جهت که نهی و منعی از طرف شارع در این باره نرسیده است(نه آن که روایتی در جواز این امر داشته باشیم)، گفته اند که بقیه استمتاعات جنسی از صغیره جایز است. با توجه به این که حکم جواز بقیه استمتاعات جنسی را فقهاء از برخی عمومات و عدم وجود نهی از طرف شارع، استفاده کرده اند،[4] طبیعتاً عده ای از فقهاء با این حکم مخالفت کرده اند. شهید ثانی از جمله این فقیهان است که در دختر صغیره، همه استمتاعات جنسی را از او، ممنوع می داند.[5] . برخی از فقهاء معاصر شیعه نیز اصل چنین بهره برداری های جنسی نسبت به صغیره، خصوصاً نسبت به شیرخوار، را در مقام تحقق خارجی آن، به شدت قبیح دانسته و رد می کنند.[6] . بنابراین جواز چنین استمتاعاتی از احکام قطعی شیعه نیست.

می دانیم که احکام شرعی، به خصوص احکام یک باب خاص، با هم در ارتباط و بر هم تأثیر گذار اند و فرض یک مطلب، بر تعدادی از احکام در مقام احراز خارجی تأثیر می گذارد. به عبارت دیگر باید اینطور گفت که مثلا در بحث محرمیت بین زن و مرد موارد متعددی وجود دارد که از شیوه محرم شدن و شرایط محرم شدن برای استنباط سایر احکام میتوان استفاده کرد

ذکر یک مثال فهم مطلب را ساده تر میکند : یکی از احکام باب ازدواج با صغیره، بحث ایجاد محرمیت است، مثلاً برای این که مرد بتواند با زنی محرم شود،دختر وی را برای مدتی به عقد خود در می آورد، که در این صورت با مادر این دختر محرم می شود. یا مثلا وقتی گفته میشود که شرط لازم برای پرداخت نفقه در عقد دائم در جایی است که بتوان از زن تمام لذت های جنسی را به صورت حلال، برد[۷] و از طرفی شارع، همبستری با دختر صغیره را حرام کرده است، بنابراین در همین باب چنین نتیجه می گیریم که چون نمی شود با صغیره همبستر شد، پس صغیره نفقه ندارد.[۸]

این که برخی فقهاء شیعه و غیر شیعه در این باب گفته اند که می توان حتی با شیر خوار هم تفخیذ نمود، از باب بیان این مطلب است که حتی در پایین ترین سن نیز امکان استمتاع ( کام جویی جنسی ) وجود دارد ( توجه داشته باشید که از واژه امکان استفاده شده است نه چیز دیگر . مثلا حتما شنیده اید که میگویند انسان جایز الخطا است ولی بزرگان میگویند این وازه غلط است چون جوازی برای خطا کاری موجود نیست بلکه باید گفت انسان ممکن الخطا است یعنی چون اختیار دارد ممکن است خطا کند اما خطا کردن او مورد تایید نیست ) بنابراین چون امکان استمتاع وجود دارد پس می توان چنین دختری را عقد نمود و محرمیت را ایجاد کرد زیرا اگر گفته شود از صغیره هیچ استمتاعی نمی توان نمود، در باب ایجاد محرمیت نیز نمی توان قائل به تأثیر ازدواج با صغیره در محرم شدن با مادرش شد.

حال دقیقا برعکس این ماجرا هم صادق است یعنی فقهایی که دختر صغیره را قابل استمتاع نمیدانند محرم شدن به شیوه فوق را دارای اشکال میدانند و حتی در مواردی که ربطی به صغیر بودن و نبودن دختر یا پسر ندارد میگویند اگر در کل مدت عقد امکان تلذذ جنسی ( چه از جانب پسر و چه از جانب دختر) محیا نباشد ان عقد محل اشکال است . [۹]

نتیجه اینکه در کتب تخصصی هم مطرح شدن اینطور اجکام به معنای نسخه شدن این رفتار ها برای مردم نیست بلکه بسیاری از اینها به جهت بررسی و استخراح احکامی دیگر آورده شده اند لذا بررسی کتب تخصصی بدون داشتن علم و اگاهی کافی کاری است اشتباه و ممکن است گمراهی را به همراه داشته باشد . اگر من نوعی میخواهم در مورد اعمال حرام و حلال بدانم کافی است به رساله عملیه ( توضیح المسائل ) رجوع کنم و اگر احیانا پاسخ مطلوب را نیافتم استفتاء کنم که بحمدالله این روزها با وجود تلفن و اینترنت و... استفتائ کردن هیچ زحمتی ندارد جز گرفتن یک شماره و یا نهایتا تایپ کردن متن سوال و شبهه .

حال باید افرادی که اینقدر یک جانبه به قاضی میروند و اسلام عزیز را تخطئه میکنند از خود بپرسند که

آیا یکبار هم که شده برای رفع این شبهه خود به یک روحانی محقق و با سواد – که اینروزها کم هم نیستند – مراجعه کرده اند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

آیا سایتها و مطالبی که در پاسخ به این نوع سوالات ، مطلب نوشته اند را مطالعه کرده اند ؟؟؟؟؟؟؟؟


منبع: وبلاگ وزین این روزها

http://www.saeed1358.blogfa.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ آبان ۹۴ ، ۲۲:۰۶
محمد مهدی متقی



یکی از جریاناتی که در دو سه سال اخیر قوت گرفته و در حال رشد و نمو است جریان جعلی شیعه نمایی است که در حاشیه و متن بیوت یکی از مراجع تقلید قم به نام شیرازی شکل گرفته است. جهت معرفی و بررسی نحوه فعالیت این جریان به طور خلاصه مطلبی دو قسمتی به صورت پاورپوینت خدمت حقیقت جویان تقدیم میگردد.


دانلود قسمت اول:

معرفی و شناخت افکار جریان شیرازی



دانلود قسمت دوم:

به زودی..........



دانلود کلیپهای مرتبط با این موضوع:



سخنرانی استاد احمد پناهیان در مورد خاندان شیرازی


نظر استاد رحیم پور راجب عمامه های انگلیسی و مداحان جعلی


آیت الله مهدوی (حفظه الله) در مورد فتنه شیرازی ها


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۴ ، ۰۱:۳۳
محمد مهدی متقی

اخیرا در شبکه های اجتماعی تصویری از بریده های روزنامه های چاپ شده در اوایل انقلاب منتشر  شده و دستمایه سوء استفاده ضد انقلاب قرار گرفته در این مطلب  توضیحاتی در مورد این تصاویر ارائه خواهم کرد.

نمونه تصاویر منتشره شده:

                  

توضیح تیتر اول:

آیت الله طالقانی: (در مورد حجاب اجبار در کار نیست)

1. این مصاحبه در 20 اسفند 57 ، یعنی کمتر از یک ماه پس از پیروزی انقلاب انجام شده است .

2. پس از سخنان 16 اسفند امام (ره) در لزوم رعایت حجاب زنان مسلمان در جامعه و ادارات ، برخی اقدام به اعتراضاتی نموده و طرفداران حجاب نیز اقدام به پاسخگویی نمودند که تنش هایی در جامعه ایجاد شد.
این مصاحبه در آن شرایط و جهت رفع التهاب از جامعه ایراد شده است. 

3. در این زمان هنوز رفراندوم جمهوری اسلامی (12 فروردین 58) برگزار نشده تا قوانین اسلام که مبنای نظام است برای آحاد ملت الزامی باشد . بلکه در این زمان جنبه ارشادی دارد .

4.ایت الله طالقانی در همین سخنرانی می فرمایند:
"،،، حجاب ساخته من و فقیه و دیگران نیست؛ این نص صریح قرآن است. آن قدری که قرآن مجید بیان کرده، نه ما می توانیم از حدود آن خارج شویم و نه زنانی که معتقد به این کتاب بزرگ آسمانی هستند."  .


توضیح تیتر دوم :

1. عبارت "خانه نخرید، همه را صاحب خانه می کنیم" از امام خمینی نیست بلکه برگرفته از مصاحبه آیت الله خسروشاهی، رئیس هیئت امنای وقت بنیاد مسکن است! 

2. این تیتر ژورنالیستی و جنجالی روزنامه کیهان ۲۱ آذر ۱۳۵۸ در سخنان آیت الله خسروشاهی هم وجود ندارد و توسط خود روزنامه درج شده است!

3. اصل جملات ایشان در صفحه دوم این روزنامه: "...همانطور که قبلا وعده داده بودم با تشکیل بانک مسکن، مشکل مسکن در سرتاسر کشور حل شده تلقی می شود. کسانیکه پول زیاد برای خرید خانه ندارند، در خرید خانه عجله بخرج ندهند."

4. در این مصاحبه پیش بینی شده بود با ایجاد بانک مسکن، متقاضیان طی اقساط صد ماهه یا با ۲۰ درصد پیش پرداخت و تقسیط مابقی مبلغ، صاحب منزل شوند.

5. در کنار بحرانهای سیاسی و امنیتی که نهال نوپای انقلاب را تهدید می کردند، جنگ تحمیلی با خسارتی معادل ۴۴ درصد کل درآمد نفتی ۳۲ سال اخیر کشور، عامل مهمی در تغییر طرحهای اقتصادی اولیه انقلاب بود!


توضیح تیتر سوم :

امام خمینی (ره):(ﺭﻭﺣﺎﻧﯿﻮﻥ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺭﯾﺲ ﺟﻤﻬﻮﺭ ﺷﻮﻧﺪ)

امام (ره )  ابتدائا با حضور مستقیم روحانیت در امور دولتی مخالف بود ولی بعدا به دلیل خیانت امثال بازرگان و بنی صدر تصمیمات دیگری اتخاذ نمودند.

نمونه سخنان امام (ره) در این مورد:

« پیش از انقلاب من خیال می کردم وقتی انقلاب پیروز شد افراد صالحی هستند که کارها را طبق اسلام عمل کنند لذا بارها گفتم روحانیون می روند کارهای خودشان را انجام می دهند. بعد دیدم خیر اکثر آنها افراد ناصالحی بودند و دیدم حرفی که زده ام درست نبوده است آمدم صریحا اعلام کردم من اشتباه کرده ام .... امروز می گویم مادام که احکام اسلام پیاده نشده است و افراد صالحی نداشتیم تا طبق اسلام عمل کنند علما باید مشغول به کارهایشان باشند. این یک شانی برای علما نیست که ریاست جمهوری و یا پست دیگری را داشته باشند چون وظیفه است به این کارها می پردازند »( صحیفه امام  جلد 18 صفحه 241)

« چنانچه همه متصدیان روحانی که هستند الآن از باب اینکه می بینند که نمی تواند و نخواهد توانست کسان دیگر اداره این کشور را آن طوری که اسلام می خواهد اداره بکند و ما تجربه کردیم که نشد این آقایان با اینکه شغلشان این نیست و حالا من عرض می کنم که بنای روحانیون بر این نیست که حکومت را بگیرند. حکومت چیست اما بنای روحانیون بر این نیست که اسلام را حفظ کنند ! ما گمان می کردیم که در بین روشنفکران ما ـ به اصطلاح ـ خوب اشخاصی پیدا می شوند که متعهدند و حفظ می کنند این را. اگر حالا هم پیدا شد یک همچو اشخاصی یک همچو جمعیت هایی آقایان پست های مهم تر دارند می روند سراغ کارشان ; آقای هاشمی هم می روند. آقای خامنه ای هم می روند و همه کسانی که متصدی هستند. اما ما چه بکنیم امروز وضع ما وضع ایران وضع گرفتاری های داخلی و خارجی جوری است که بدون اینها نمی شود اداره کرد این مملکت را یا می کشانندش به طرف آمریکا و یا کمونیسم ; یا می کشانندش به طرف امریکا و سرمایه داری کنیم یا می کشانندش طرف کمونیسم و آن بساط . » (صحیفه امام جلد 16 صفحه 466)


توضیح تیتر چهارم :

آیت الله طالقانی: (ما رهبران اسلامی داعیه حکومت نداریم)

همانطور که گفته شد امام (ره ) نیز ابتدائا با حضور مستقیم روحانیت در امور دولتی مخالف بود ولی بعدا به دلیل نبودن افراد صالح با ورود روحانیت به این عرصه موافقت کردند ،ضمن اینکه ملاک ما سخنان امام (ره) است ، آیت الله طالقانی اختلاف نظرهایی با امام داشتند مثل قضیه شکستن حکومت نظامی و...

شخصیت آیت الله طالقانی قابل احترامست خدایش رحمت کند ولی فصل الخطاب برای ما  حرف امام (ره) می باشد.

بعد از پیروزی انقلاب هم بعضی گروهها و تشکل های به اصطلاح روشنفکر اما التقاطی و منحرف از جمله مجاهدین خلق به دلیل حاکم شدن روحانیت بر اوضاع برای خلاصی از انزوای سیاسی و فرار از مجازات به عناوین مختلف سعی در بهره گیری از نام و موقعیت مرحوم طالقانی بودند و حتی چندین جلد کتاب به نام مجموعه گفتار پدر طالقانی چاپ کردند و مدتی نیز جو سیاسی کشور را به خاطر زندانی بودن پسر ایشان( مجتبی پسر ایشان تغییر ایدئولوژی داده و به گروه پیکار که گروهی مارکسیستی بود پیوست) آشفته کردند و عده ای را نیز با تحریک احساسات به دام انداختند. خلاصه خیلی سعی کردند ایشان را مقابل امام (ره) و روحانیت مبارز قرار بدهند که با هوشیاری حضرت امام و اعتمادی که به مرحوم طالقانی داشتند ایشان را به عنوان امام جمعه تهران انتخاب نمودند و آب پاکی رو دست منافقان ریختند.

وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى

م.م.م

 وبلاگ جام الست

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۴ ، ۱۵:۴۲
محمد مهدی متقی

بسم الله الرحمن الرحیم

بازی Clash of Clans را میتوان پرطرفدار ترین بازی از میان بازی های تلفنهای هوشمند دانست.همین شهرت و محبوبیت کافی است تا پیرامون این بازی ابهامات و حواشی مختلفی ایجاد شود. در این مطلب سعی دارم به سوال در بازی Clash of Clans پاسخ دهم.

1-آیا شخصیت معروف بربر در بازی کلش همان تری جونز کشیش آمریکایی است؟

2- آیا بازی Clash of Clans دارای مفاهیم و نشانه های شیطان پرستی است؟

3- آیا بازی Clash of Clans شرعا حرام است؟


پاسخ سوال اول:

آیا شخصیت معروف بربر در بازی کلش همان تری جونز کشیش آمریکایی است؟

توضیحاتی پیرامون شخصیت بربر(Barbarian):

معروفترین شخصیت بازی کلش او کلنز شخصیت بربر است.

از لحاظ تاریخی واژه «بربر» به تمامی اقوام شمالی اروپا - نواحی شمالی شبه‌جزیره بالکان و شبه‌جزیره ایتالیا - اطلاق می‌شود.واژة بربر را ظاهراً نخستین‌بار رومیان‌ در پى‌ تهاجم‌ به‌ این‌ منطقه‌ بر این‌ قوم‌ اطلاق‌ کردند و گویا دارای‌ مفهومى‌ تحقیرآمیز بوده‌ است‌. نژاد بربرها  از روزگاران‌ کهن‌ موردبحث‌ مورخان‌ بوده‌ است‌. و در داستان ها و افسانه های اساطیری نیز حجم قابل توجهی را به خود اختصاص داده اند .خوی جنگطلبی خشونت و زندگی قبیله ای از جمله مشخصات این قوم در داستان ها و افسانه هاست.

نام و مشخصات شخصیت (سرباز بربر)  در بازی کلش نیز الهام گرفته از قوم بربر است اما  ظاهر شخصیت بربر در این بازی که دارای چهره ی خشن ، مو ها ی زرد رنگ و سیبیل خاص میباشد بر گرفته از ظاهر جنگجویان کهن اروپایی است و اینجانب هیچ دلیل و سندی مبنی بر تطابق این شخصیت از بازی با کشیش ملعون آمریکایی پیدا نکردم!

نمونه هایی از شکل ظاهری برخی از جنگجویان کهن و اساطیری  اروپایی در تصاویر زیر:

                                         

         


پاسخ سوال دوم:

آیا بازی Clash of Clans دارای مفاهیم و نشانه های شیطان پرستی است؟

با توجه به تحقیقات و مشاهدات  اینجانب برخی از علایم و نشانه های فراماسونری و شیطان پرستی در این بازی یافت میشود ولی اظهار نظر قطعی در مورد اینکه ایا این بازی اهدافی همسو با شیطان پرستان و فراماسونرها دارد یا خیر را باید به عهده پژوهشگران و کارشناسان این امر گذاشت.

البته نظر شخصی بنده این است که فارق از این علایم و نشانه ها بازیClash of Clans دارای معایب بسیاری است و معضلاتی را در اجتماع ایجاد کرده که در مطالب بعدی به آنها خواهم پرداخت.

نشانه معروف شیطان پرستان با نام بز بافومت در بازی Clash of Clans :

                    

پاسخ سوال سوم:

آیا بازی Clash of Clans شرعا حرام است؟

پاسخ دفتر  مقام معظم رهبری به این سوال  به شرح زیر است:

الف. اگر از فرد بازنده به فرد برنده چیزی پرداخت شود که ارزش مالی داشته باشد حکم قمار داشته و اشکال دارد .

ب. خرید و فروش اعتبار بدست آمده از بازنده برای شخص برنده جایز نیست .

ج. اگر در حمله ها اعتبار و منابعی نصیب برنده شود (که قبلا بازنده با پرداخت وجه و خرید منابع به دست آورده) حکم قمار داشته و اشکال دارد .

د. اگر در مراحل و ماموریت های تعبیه شده در خود بازی ، سودی حاصل و منابع و امکاناتی کسب شود اشکالی نداشته و از نظر شرعی شامل قمار نیست.

وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى

م.م.م

 وبلاگ جام الست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۴ ، ۱۵:۴۱
محمد مهدی متقی

به گزارش سرویس فرهنگ جهان نیوز، هر چند می‌توان ده‌ها عامل را در این برشمرد اما یکی از این عوامل مراسم‌هایی است که در روز 9 ربیع‌الاول برگزار می‌شود.

برخی مجالس وهن‌آمیز که به اسم تشیع در خانه‌ها و حتی دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه برگزار می‌شود که برگزار کننده همین مجالس ساده و به ظاهر مخفیانه!! خسارت بزرگی به مکتب راستین اهل بیت(ع) وارد کرده و مسئولیت خون هزاران شیعه مظلوم زاهدانی، پاکستانی، عراقی، لبنانی و ... را به گردن می‌گیریم.

تجربه نشان داده که هیچگاه دشنام گفتن به مقدسات دیگران موجب هدایت گمراهان نمی‌شود بلکه برعکس آنان را به لجاجت و مقابله به مثل وادار می کند از این رو اهل بیت(ع) به شیعیان یادآور می شدند که خداوند از دشنام گفتن حتی نسبت به بت‌های مشرکان نهی فرموده است.

خداوند می فرماید « به معبود کسانى که غیر خدا را مى‏خوانند دشنام ندهید، مبادا آنها(نیز) از روى(ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند »[أنعام/108] بنابراین پرهیز از دشنام یک اصل قرآنی و اسلامی است.

مقام معظم رهبری: فاطمه زهرا(س) از این کار راضی نیست

رهبر انقلاب در همین رابطه می‌فرمایند:«بعضی‌ها به نام شادکردن دل فاطمه‌زهرا، علیها‌السلام، این روزها و در این دوران ما کاری می‌کنند که انقلاب را که محصول مجاهدت فاطمه زهراست، در دنیا لنگ کنند! می‌فهمید چه می‌گویم؟ بهترین وسیله‌ای که دشمنان بزرگ انقلاب پیدا کردند برای این‌که نگذارند انقلاب به کشورهای اسلامی برود، می‌دانید چه بود؟ گفتند این انقلاب، اسلامی نیست! گفتند اینها دشمن شما- چند صد میلیون مسلمان- هستند! امام بزرگوارمان ایستاد و گفت این انقلاب، اسلامی است؛ شیعه و سنی در کنار هم هستند؛ کنار هم هستند. اگر امروز کسی کاری کند که آن دشمن انقلاب، آن مأمور سیای آمریکا، آن مأمور استخبارات کشورهای مزدور آمریکا، وسیله‌ای پیدا کند، دلیل پیدا کند. نواری پیدا کند، ببرد این‌جا و آن‌جا بگذارد، بگوید کشوری که شما می‌خواهید انقلابش را قبول کنید، این است، می‌دانید چه فاجعه‌ای اتفاق می‌افتد؟ بعضی‌ها دارند به نام فاطمه زهرا، علیها‌السلام، این کار را می‌کنند.

در حالی که فاطمه‌زهرا، علیها‌السلام، راضی نیست. این همه زحمت برای این انقلاب کشیده شد. آن مرد الهی، آن وارث واقعی فاطمه‌زهرا، علیها‌السلام، در زمان ما، آن همه زحمت کشید. این جوان‌های پاک ما این‌جور رفتند خون‌هایشان را ریختند تا انقلاب را بتوانند عالم‌گیر کنند. آن وقت یک نفری که معلوم نیست تحت تأثیر کدام محرکی واقع شده، به نام شادکردن دل فاطمه‌ زهرا، کاری بکند که دشمنان حضرت فاطمه‌زهرا را شاد کند.»

کتاب «نهم ربیع، خسارت‌ها و جهالت‌ها» مهمترین کتاب در این زمینه

در همین راستا و برای پاسخ به شبهات حول مجالس انحرافی معروف به «عید الزهرا» و «عمر کشون» خواندن کتاب «نهم ربیع، خسارت‌ها و جهالت‌ها» بسیار توصیه می‌شود.

این کتاب که نوشته «مهدی مسائلی» است با عنوان زیرین «آسیب‌شناسی انسجام شناسی» توسط انتشارات وثوق منتشر شد و در آن علاوه بر بحث تاریخی درباره تاریخی قتل خلیفه دوم و ابولولو، بررسی روایت‌شناسی «روایت نهم ربیع‌الاول» نظر مراجع تقلید اعم از مقام معظم رهبری، آیات عظام نوری همدانی، مکارم شیرازی، موسوی اردبیلی، محمدصادق روحانی، مصباح یزدی، وحید خراسانی، مظاهری و همچنین مرحوم آیت‌الله بهجت(ره)، آیت‌الله ملکی تبریزی(ره) و آیت‌الله فاضل لنکرانی(ره) ارائه شده است.

9 ربیع الاول تاریخ قتل خلیفه دوم نیست

در این کتاب عنوان شده که اساسا قتل خلیفه دوم روز 9 ربیع الاول نبوده است بلکه بر اساس اعلام اکثر علمای شیعه و مورخان سنی و شیعه تاریخ قتل خلیفه دوم 26 یا 27 دی‌الحجه سال 23 هجری بوده است و روز 9 ربیع الاول روز کشته شدن عمر بن سعد به دست مختار ثقفی است که در آن سال‌ها جشن‌هایی به این زمینه گرفته می‌شده که بعدها به دلیل هم اسم بودن عمر بن سعد با خلیفه دوم به این نام یعنی «عمر کشون» مشهور شده است.

استفتاء مقام معظم رهبری، آیات عظام نوری همدانی و مکارم شیرازی درباره «عیدالزهرا»

در بخشی از این کتاب استفتائاتی در این زمینه گرفته شده و آمده است: در قرن های اخیر چنین مرسوم بوده است که عامه شیعیان در روز نهم ربیع - با توجه به نسبتی که به این روز می‌دهند - توجهی خاص به این روز داشته و مجالسی را در آن تشکیل می‌داده‌اند.

از صحت و سقم این انتساب که بگذریم آن چه موجب نگرانی است انجام اعمال و گفتار خلاف شرعی است که در بعضی از این مجالس صورت می‌گیرد و از ساحت فرد مسلمان و شیعه اهل‌بیت(ع) به دور است و آن چه بر این نگرانی می‌افزاید وجهه شرعی دادن بعضی افراد به این اعمال خلاف شرع است که با بهانه «رفع القلم» و... انجام می‌گیرد.

متأسفانه در سا لهای اخیر و با امکانات جدیدی هم که به وجود آمده، امکان ضبط تصاویر یا صوت این مجالس برای شرکت

کنندگان در آن به سهولت وجود دارد که در بعضی موارد این فیلم ها و صوت‌ها به کشورهای مجاورمان که شیعیان و اهل تسنن در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند زندگی می کنند نفوذ یافته و باعث ایجاد فتنه و ریختن خون پاک شیعیان آن منطقه گردیده است. با توجه به نکاتی که گفته شد خواهشمند است نظر  شریف معظم له را نسبت به این سؤالات بیان فرمائید.

1. حکم برپایی این گونه مجالس با صورتی که گفته شد چیست؟

2. شرکت در این مجالس چه حکمی دارد؟

3. نظر حضرت عالی درباره «رفع القلم» که مجوز انجام بعضی گناهان و مناهی در این ایام می‌شود چیست؟

4. توصیه‌ای به این افراد را بیان کنید.

آیت‌الله خامنه‌ای در پاسخ به این استفتا می‌نویسند: هرگونه گفتار یا کردار و رفتارى که در زمان حاضر سوژه و بهانه به دست دشمن بدهد و یا موجب اختلاف و تفرقه بین مسلمین شود شرعاً حرام اکید است.

آیت‌الله نوری همدانی نیز می‌نویسد: چیزی به عنوان رفع قلم در روز به خصوصی نداریم و مسلمانان باید از تفرقه بپرهیزند و از هر چیزی که موجب وهن مذهب می باشد جداً اجتناب نمایند.

آیت‌الله مکارم شیرازی در پاسخ خود به این استفتا مرقوم کرده است: اولاً: روایتی با عنوان رفع قلم در آن ایام مخصوص در منابع معتبر نداریم. و ثانیاً بر فرض چنین چیزی باشد که نیست مخالف کتاب و سنت است و چنین روایتی قابل پذیرفتن نیست و حرام و گناه در هیچ زمانی مجاز نیست

هم چنین سخنان رکیک و کارهای زشت دیگر. و ثالثاً: تولّی و تبرّی راه‌های صحیحی دارد نه این راه‌های خلاف.

 آیت‌الله بهجت(ره): عیدالزهراء روز بیان مشترکات میان شیعه و اهل تسنن و ترک لعن است

بنابر این گزارش در کتاب «در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت» ، نوشته محمدحسین رخشاد آیت‌الله بهجت(ره) نیز درباره برگزاری مجالس به مناسبت حضرت زهرا (س)(عیدالزهراء ) توصیه می‌فرمودند که به بیان فضایل اهل بیت(ع) به‌ویژه حضرت زهرا(س) و بیان حدیث ثقلین پرداخته شود.

به فرموده ایشان شیوه مرحوم آیت الله بروجردی(ره) نیز همین بوده است یعنی بیان مشترکات میان شیعه و اهل تسنن و ترک مطاعن و مثالب یا لعن و سب آشکار.

آیت الله بهجت(ره) درباره برخی از رفتارها به نام عیدالزهرا نیز می‌گوید: چه بسا ... این کارها موجب اذیت و آزار و یا قتل شیعیانی که در بلاد و کشورهای دیگر در اقلیت هستند گردد در این صورت اگر یک قطره خون از آنها ریخته شود ما مسبب آن و یا شریک جرم خواهیم بود.

آیت الله بهجت(ره) بر ضرورت دقت شیعیان در گفتار و رفتار تاکید بسیاری داشتند که مبادا موجب تحریک اهل سنت شود و بسیار بر تقیه عملی و قولی تاکید می کردند اما تقیه و تزلزل قلبی را حرام می دانستند.


خاطره تکان دهنده آیت الله مرعشی نجفی
 
حضرت آیت الله العظمی مظاهری در نقل خاطره‌ای از استادشان آیت الله مرعشی نجفی می‌فرمایند: «خدا رحمتش‌ کند، درجاتش‌ عالیست، عالی‌تر کند، مرحوم‌ آیت‌ الله مرعشی، من‌ مکاسب‌ پیش‌ ایشان‌ خواندم، هم‌ کفایه‌ خواندم، هم‌ مکاسب... ایشان‌ بنایشان‌ این‌ بود برای‌ این‌که‌ خسته‌ نشوند، یک‌ قصه‌ای‌ گاهی‌ اوقات‌ یا خیلی‌ از اوقات‌ در میان‌ درس‌ برای‌ شاگردها می‌گفتند و یکی‌ از قصه‌هایشان‌ این‌ بود که‌ می‌گفتند:
 
پدر من‌ از علمای‌ نجف‌ بوده‌ یک‌ شاگرد سنی‌ داشت، این‌ فرد می‌خواست‌ برود کردستان‌ و کرمانشاه، با پدر من‌ خداحافظی‌ کرد و رفت، پدر من‌ آمد ایران‌ و رفت‌ مشهد، در زمان برگشت‌ قافله‌ ما غروب‌ به کرمانشاه رسید، من‌ خیلی‌ وحشت‌ کردم‌ که‌ حالا چه‌ می‌شود، آن‌ وقت‌ وضع‌ کرمانشاه‌ و وضع‌ کردستان‌ به خاطر شیعه‌ و سنی‌گری‌ خیلی‌ بد بود، ناگهان‌ آن‌ شاگرد من‌ پیدا شد، خیلی‌ با من‌ گرم‌ گرفت‌ و بالاخره‌ با زور و رودربایستی‌ من‌ را خانه برد‌ خیلی‌ هم‌ خدمت‌ کرد به‌ من، بعد آخر شب‌ به‌ من‌ گفت:‌ آقا ما یک‌ جلسه‌ای‌ داریم‌ شما بیاید برویم‌ توی‌ این‌ جلسه، گفتم‌ می‌آیم، خلاصه مرا بردند توی‌ آن‌ جلسه، وقتی‌ نشستم‌ توی‌ جلسه، دیدم‌ این‌ سبیل‌ گُنده‌ها، سبیل‌ کشیده‌ها می‌آیند، تعجب‌ کردم، چه‌ خبر است، یک‌ وقت‌ مَنقَلی‌ پر از آتش‌ که‌ آتش‌ زغالی‌ که‌ اَلُو داشت، این‌را هم‌ آوردند، یک‌ مجمع‌ را هم‌ آوردند گذاشتند روی‌ این‌ آتش‌ها، روی‌ این‌ منقل‌ .من‌ تعجب‌ کردم، ترس‌ هم‌ من‌را گرفته‌ بود که‌ این‌ها چه‌ کار می‌خواهند بکنند، یک‌وقت‌ دیدم‌ یک‌ جوانی‌ زیر غُل‌ و زنجیر، قیافه‌ای شبیه مردم‌ همدان‌ داشت، آوردند. یک‌ سفره‌ چرمی‌ هم‌ پَهْن‌ کردند، او را نشاندند روی‌ سفره‌ چرمی‌ و کسی‌ با یک‌ ضربت‌ گردنش ‌را زد، آن‌ مجمع‌ که‌ داغ‌ بود گذاشتند روی‌ گردن‌ این‌که‌ خون‌ بیرون‌ نیاید، غُل‌ و زنجیرها را هم‌ باز کردند این‌ هی‌ دست‌ و پا می‌زد این‌ها هم‌ قاه‌ قاه‌ می‌خندیدند. من‌ غش‌ کردم‌.

بالاخره‌ قضیه‌ تمام‌ شد و من‌ در حال‌ غش‌ بودم، کم‌کم‌ مَرا به‌ هوش‌ آوردند اما آن‌ موقعی‌ که‌ نزدیک‌ بود به‌ هوش‌ بیایم‌ می‌دیدم‌ با هم‌ زمزمه‌ دارند، این‌ شیعه‌ است‌ این‌را هم‌ بیاورید دومی‌اش‌ باشد، آن‌ طلبه‌ می‌گفت:‌ نه‌ بابا من‌ درس‌ پیش‌ ایشان‌ خواندم، این‌ از آن‌ سنی‌های‌ داغ‌ است‌ معلم‌ من‌ بوده، بالاخره‌ من‌ را نجات‌ داد، آمدیم‌ خانه، وقتی‌ من‌ حال‌ آمدم، این‌ طلبه‌ به‌ من‌ گفت:‌ آقا من‌ سنی‌ هستم، اما مُرید شما هستم، می‌دانید شما را خیلی‌ دوست‌ دارم، نمی‌خواستم‌ ناراحتتان‌ کنم، اما بُردم‌ آن‌جا یک‌ پیام‌ بدهید به‌ علمای‌ نجف‌ و پیام‌ این، که‌ شما عُمَرکُشون‌ کنید ما هم‌ این‌جور می‌کنیم،‌ ما رسم‌مان‌ است‌ یک‌ شیعه‌ را یک‌ جایی‌ پیدا می‌کنیم‌ زندانی‌اش‌ می‌کنیم‌ غُل‌ و زنجیر می‌کنیم‌ تا شب‌ چهارشنبه، شب‌ چهارشنبه‌ همه‌ ما جمع‌ می‌شویم‌ برای‌ رضایت‌ خدا، قربة الی‌ الله این‌را می‌آوریم‌ و این‌ بلا را به‌ سرش‌ می‌آوریم‌ که‌ تو دیدی.»


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۴ ، ۱۵:۴۱
محمد مهدی متقی